کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شَر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شر
واژهنامه آزاد
شِر یعنی مندرس ، کهنه ، پاره
-
چیز شر
واژهنامه آزاد
حرف های بی معنی - حرف بی ربط - سُخنوریه بی پایه و اساس
-
واژههای همآوا
-
شر
واژهنامه آزاد
شِر یعنی مندرس ، کهنه ، پاره
-
جستوجو در متن
-
اسپار
واژهنامه آزاد
اسپار:(Spar) _ معنی:نفرین کردن ، دعای شر
-
شروین
واژهنامه آزاد
به مانند شیر. تشکیل شده از شر که مخفف شیر است و وین که در پارسی کهن معنی مانند و بسان می دهد.
-
پازگینه
واژهنامه آزاد
راه پله، پلکان - به زبان محلی اهالی شر سنجان از توابع شهرستان اراک
-
شغب
واژهنامه آزاد
شغب به معنی برانگیختن فتنه و شر(بر قومی) است. معنای دیگر آن آشوب،شور و غوغا میباشد.
-
خرس ترکید
واژهنامه آزاد
در تداول مردمان استان قزوین بعد از زمان مدیدی که منتظر بودند شر شخصی و یا کاری تمام شود و این اتفاق می افتد می گویند خرس ترکید و مثلا اقساط منزل تمام شد .