کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شفاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شفاف
واژهنامه آزاد
بی رنگ - آرنگ
-
جستوجو در متن
-
ممسنی
واژهنامه آزاد
زلال .شفاف
-
روناک
واژهنامه آزاد
روشن، زلال، آشکار، شفاف
-
عصارون
واژهنامه آزاد
آب بسیار شفاف و گوارا و سبک که در کوهستان از شکاف کوه بیرون می آید.
-
عصارون
واژهنامه آزاد
در مناطق کوهستانی، به آب بسیار شفاف و گوارا که از شکاف قلۀ کوه بیرون می آید، عصارون می گویند.
-
نیکاو
واژهنامه آزاد
نیک به معنی خوب و پاک،آو به معنی آب و نیکاو یعنی آب گوارا ئ شفاف
-
آرسیا
واژهنامه آزاد
زلال و شفاف مانند اشک چشم-به کسر الف اول - مرکب از ارس(اشک چشم) + یا نسبت
-
ترانما
واژهنامه آزاد
Transparent (آنچه که از وراى آن می توان دید) ترا نما، ترا پیدا (در برابر:نور تراو translucent)، شفاف
-
آبینه
واژهنامه آزاد
(معنی پیشنهادی کاربران) به نظر می رسد این واژه به معنی آینه (آیینه) باشد، چرا که حرف ب از حروف نسبتا سنگین در گفتار بوده و به گذشت زمان می تواند بیان خود را از دست بدهد. همچنین در برخی گویش های محلی فارسی، واژه "او" به معنی آب بوده و در همان گویش ها ...