کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شش پر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
ششپر
واژهنامه آزاد
وسیله دفاعی همانند چماق ولی کوچکتر . قطعه چوبی مثل چوبدست به طول حدود شصت سانتی متر که قطعه ای فلزی با شش پره و همانند ته گلوله خمپاره به سر آن نصب می شود تا ضربه آن موثرتر باشد.
-
جستوجو در متن
-
گسترده پر کرد
واژهنامه آزاد
پر گسترده ( مراد از پر در اینجا گلبرگ است )
-
پر
واژهنامه آزاد
پِ - پدر - اصطلاح گیلکی
-
پرواره
واژهنامه آزاد
مثل پر، شبیه پر
-
پرسا
واژهنامه آزاد
(پَ) مثل پر سبک بسان پر سبکبال
-
طبع پر شور
واژهنامه آزاد
کار پر شور,علاقه
-
پر
واژهنامه آزاد
(برخی شهرهای استان فارس) پِر، چرخاندن.
-
پرنیک
واژهنامه آزاد
پر +نیک یعنی پر از نیکی سرشار از خوبی و نیکی
-
شکم فراخ
واژهنامه آزاد
شکِِمْ فِراخ:(shekemferakh) در گویش گنابادی یعنی پر خور ، شکمو ، پر اِشتها
-
پرنیان
واژهنامه آزاد
واژە پرنیان از دو جزء تشکیل شدە، پر+ نیان. پر بمعنی پر پرندگان میباشد. جزء دوم نیان یک کلمە مادی (کردی) است بە معنی نرم میباشد. پرنیان معنی پر نرم میدهد یا هر چیزی کە خیلی نرم باشد.
-
آرتانا
واژهنامه آزاد
پر برکت
-
پر تره
واژهنامه آزاد
توانمند
-
پر ابهت
واژهنامه آزاد
باشکوه.
-
آرتان
واژهنامه آزاد
پر برکت