کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شش انداز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خویش انداز
واژهنامه آزاد
عکس خویش انداز؛ عکسی که شخص از خودش گرفته باشد.
-
دورنما
واژهنامه آزاد
چشم انداز.
-
عنکبوت
واژهنامه آزاد
تار انداز
-
تشکش
واژهنامه آزاد
خاک انداز
-
پا انداز
واژهنامه آزاد
قَوّاد.
-
آبجی خاک انداز
واژهنامه آزاد
خاله زنک.
-
خویش انداز
واژهنامه آزاد
عکس از خود.
-
چاپ انداز
واژهنامه آزاد
شخص شرکت کننده در مسابقه بزکشی
-
بودجه
واژهنامه آزاد
جدولی که در ان هزینه پس انداز ودرامد به کار برده باشند بودجه می گویی
-
پازیریک
واژهنامه آزاد
نوعی زیرانداز یا فرش که در گویش رایجی قدیم نام زیر پا انداز داشته است.
-
ماپریس
واژهنامه آزاد
نام تپه ای در شمال شهر جوانرود در استان کرمانشاه که اکنون یک پارک کوهستانی طبیعی است و چشم انداز بسیار زیبایی دارد.
-
گوسفند انداز
واژهنامه آزاد
نام فنی از کشتی که یک دست در پس سر حریف و دست دیگر در کندۀ او قرار می گیرد.
-
دروپ
واژهنامه آزاد
دروپ به معنی برنده یا شیب تند.درشهر رودان( هرمزگان ) یک دره درمیان دو کوه واقع شده که دارای چشم انداز طبیعی بسیار قشنگ میباشد.
-
اتش کش
واژهنامه آزاد
اَتِشْ کَشْ:(ateshkash) در گویش گنابادی یعنی خاک انداز ، خاکروبه ، وسیله ای که در زمان باستان برای انتقال آتش از محلی به محل دیگر از آن سود می جستند.
-
سلفی
واژهنامه آزاد
سِلفی، selfie؛ خودگرفت، خویش انداز، عکسی که شخص از خودش می گیرد. معمولاً عکس سِلْفی با دوربین جلوی تلفن همراه هوشمند، و از یک یا چند نفر، گرفته می شود. selfie در انگلیسی _که از self (خود) می آید_ به همین معنی است و عیناً به زبان فارسی وارد شده است. |...