کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هول بودن
واژهنامه آزاد
ترسیدن، شتاب داشتن
-
سرعت
واژهنامه آزاد
شِتاب، تُندی.
-
ایضاع
واژهنامه آزاد
شتافتن، شتاب کردن. || زیان کردن.
-
مشرِع
واژهنامه آزاد
(مُشرِع) شتاب گیرنده
-
هله هل
واژهنامه آزاد
(لکی) عجله، شتاب، تندکاری.
-
اشتو
واژهنامه آزاد
شتاب، عجله، دستپاچگی، سراسیمگی، تعجیل
-
شترپ
واژهنامه آزاد
شِتِرَپْ (sheterap) در گویش گنابادی یعنی با شتاب زمین خورن ، محکم زمین افتادن ، برخورد محکم دو جسم با هم
-
عجالتا
واژهنامه آزاد
عجالتاً، فعلاً. مثال: «من عجالتاً عرض سلامی خدمت شما داشته باشم، سپس خدمت شما خواهم رسید.» به نظر می رسد این واژه از عجالة عربی ساخته شده باشد (رک لغت نامه دهخدا: عجالة. [عُ / ع ِلَ] (ع اِ) آنچه زود فراهم آرند مهمان را؛ هر چه به شتاب حاضر آورده شود؛ ...