کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شب روی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چادر شب
واژهنامه آزاد
چادر شب یا به گویش یزدی:چادیشو ... نام پارچه ای است که معمولا بزرگ است و در قدیم برای نگه داری و بردن اشیاء و حتی علوفه برای حیوانات و... استفاده می شده است. مخصوصآ در یزد . ولی استفاده اصلی آن با توجه به اسمی که دارد پارچه ای است که زیر نداز و رو ان...
-
شب تاب
واژهنامه آزاد
چیز یا شیئی که در هنگام شب نور از خود ساطع میگرداند گوهر شب تاب یعنی جواهری که در شب می درخشد کرم شب تاب نوعی کرم است که در شب بدلیل وجود فسفر در بافت بیرونی اش می درخشد
-
شب باج
واژهنامه آزاد
باجی بوده است که درشب عروسی ازدامادیاخانواده اش گرفته می شده است.بتدریج به شاباش تغییر یافته است.درسبزوار شایدهم جاهایی دیگررایج بوده است.
-
میر شب
واژهنامه آزاد
نگهبان شب - شبگرد - عسس
-
شب تار نیاز
واژهنامه آزاد
راز و نیاز کردن در شب تاریک و ظلمات.
-
جستوجو در متن
-
دیبا
واژهنامه آزاد
کنایه از روی زیبا و ماه شب چهارده
-
فتوپریود
واژهنامه آزاد
فِتوپِریود:تغییر طول روز و شب - اثر تغییر ساعت روشنایی بر روی موجودات را بررسی می کند
-
دراچی
واژهنامه آزاد
نام یکی از ایل های کرد ایرانی. در افسانه های کردی، نام مردی تنومند و رئیس ایل دراچی که شب ها زیر نور ماه می نشسته و دردِدل های خود را روی کاغذ می آورده است .