کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاه سید علی اکبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شاه فیروزه
واژهنامه آزاد
روستایی کوچک در دهستان شبانکاره در استان بوشهر
-
شاه نشین
واژهنامه آزاد
نام روستایی در 20 کیلومتری شرق شهرستان هفتکل در استان خوزستان است.
-
شاه وحوش
واژهنامه آزاد
پادشاه حیوانات وحشی.
-
شاه دختر
واژهنامه آزاد
مخفف آن:شهدخت به معنای دختر شاه، پرنسس
-
یعقوب شاه
واژهنامه آزاد
اسم روستا به حسین آباد آشوری تغییر کرده است جمعیت و خانوار خیلی زیاد شده است
-
نعمان شاه
واژهنامه آزاد
سرپرست بهرام گور (هفت پیکر نظامی) که وظیفۀ پرورش او را بر عهده داشت.
-
شاه تور
واژهنامه آزاد
شاه تور دهی از دهستان روددشت بخش کوهپایه شهرستان اصفهان .که امازاده معروفی بنام امامزاده عبدالعزیز دارد
-
شاه تور
واژهنامه آزاد
نام روستائی در استان اصفهان
-
شاه مشهد
واژهنامه آزاد
نام محلیِ امامزاده جعفر (ع)، از نسل امام موسی کاظم (ع)، است که در شهرستان بندر هندیجان در استان خوزستان قرار دارد.
-
جستوجو در متن
-
علی اکبر دهخدا
واژهنامه آزاد
فرهنگ نویس بزرگ ایرانی وصاحب لغت نامه
-
نهج البلاغه
واژهنامه آزاد
نهج البلاغه کتابی شامل خطبه ها، سخنان و نامه های حضرت علی (ع) می باشد که توسط سید رضی در قرن چهارم هجری قمری جمع آوری شده است.
-
کرچگان
واژهنامه آزاد
روستایی بزرگ واقع در 67 کیلومتری جنوب غربی اصفهان،کرچگان جزءاراضی فلات مرکزی ایران به شمار میرود. این منطقه جزء ارتفاعات غربی و جنوب غربی اصفهان و از جمله پایکوه های زاگرس محسوب می شود. در لغت نامه علی اکبر دهخدا مشاهده می شود که کلمه کرچ به معنای آب...
-
ری را
واژهنامه آزاد
ری را به معنی زن می باشد. || مطابق یک افسانه قدیمی در شمال بانویی است که باعث زیبایی جنگل های مازندران می شود. || نوعی باران در شمال است. || نام قدیمی شهر بابل بوده است. || ری را، در زبان مازندرانی به معنای "هان!" ، "آگاه باش!" ، "بیدار باش!" و...