کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاهپری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پری نوش
واژهنامه آزاد
پری در فارسی به معنای فرشته ونوش به معنای زندگی که میتوان به عنوان فرشته زندگی معنا کرد-نوش به معنای عسل میباشد که به عنوان ملکه عسل نیز میتوان معنا نمود
-
پری ناز
واژهنامه آزاد
نیکوخصالِ نازدار.
-
پری مهر
واژهنامه آزاد
دختر زیبای بامحبت.
-
شاه فیروزه
واژهنامه آزاد
روستایی کوچک در دهستان شبانکاره در استان بوشهر
-
شاه نشین
واژهنامه آزاد
نام روستایی در 20 کیلومتری شرق شهرستان هفتکل در استان خوزستان است.
-
شاه وحوش
واژهنامه آزاد
پادشاه حیوانات وحشی.
-
شاه دختر
واژهنامه آزاد
مخفف آن:شهدخت به معنای دختر شاه، پرنسس
-
یعقوب شاه
واژهنامه آزاد
اسم روستا به حسین آباد آشوری تغییر کرده است جمعیت و خانوار خیلی زیاد شده است
-
نعمان شاه
واژهنامه آزاد
سرپرست بهرام گور (هفت پیکر نظامی) که وظیفۀ پرورش او را بر عهده داشت.
-
شاه تور
واژهنامه آزاد
شاه تور دهی از دهستان روددشت بخش کوهپایه شهرستان اصفهان .که امازاده معروفی بنام امامزاده عبدالعزیز دارد
-
شاه تور
واژهنامه آزاد
نام روستائی در استان اصفهان
-
شاه مشهد
واژهنامه آزاد
نام محلیِ امامزاده جعفر (ع)، از نسل امام موسی کاظم (ع)، است که در شهرستان بندر هندیجان در استان خوزستان قرار دارد.
-
پری پیش تاری
واژهنامه آزاد
زمان پیش از نگارش تاریخ، روزگار پیشا تاریخی، پیش از پیشینه تاریخی ، پیش از پیشینه تاریک ، پیشا تاریخ= prehistory
-
جستوجو در متن
-
مانیلی
واژهنامه آزاد
پری دریا زن ماهی، شاه ماهی ، حوری دریایی