کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سینه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
یرقایا
واژهنامه آزاد
(آذری) زنی که به هنگام حرکت سینۀ خود را تکان می دهد.
-
بر
واژهنامه آزاد
1-پهلو-سینه 2-بیابان-خشکی 3-میوه -ثمر
-
چلاب
واژهنامه آزاد
نوعی سینه زنی در ایام سوگواری با مداحی خاص در جنوب ایران.
-
سعه صدر
واژهنامه آزاد
(عربی) سِعۀ صَدر ؛ گشادگی سینه، دریادِلی، قابلیت بردباری و شکیبایی و مدارا.
-
گرایلی
واژهنامه آزاد
نام یکی از مقام های اصلی دوتار خراسان. || (ترکمنی) سینه ریز زنان؛ نامی است برای دختران.
-
قرصه بند
واژهنامه آزاد
بالش مدور ی که خمیررا روی آن پهن می کنند ونانواخمیرراباآن به سینه تنور میچسباند
-
سلفتون یا سلفتان
واژهنامه آزاد
salafton_SALAFTAN سلفتون یا سلفتان کاسه ای بوده که در حمامهای قدیم بالای خزینه آب گرم میگذاشتند تا افراد آب دهان یا خلط سینه خود را در آن می انداختند .
-
شوصه
واژهنامه آزاد
ذات الجنب . [ تُل ْ جَم ْ ] (ع اِ مرکب ) درد پهلو. (مهذب الاسماء). برسام . جُناب . نوعی بیماری پهلو. درد و آماس پهلو. ورم حارّ مولم در نواحی صدر. وَرم ِ حجاب مستبطن . دردی است به دنده ها با سرفه و تب . سینه پهلو. ورم حارّ مولم که در نواحی سینه پیدا ش...
-
غارا
واژهنامه آزاد
غارا یا قارا در تهران ونزد کبوترداران این منطقه ونیز قطبهای کبوتر داری همچون کاشان وقم به رنگ کبوتری اطلاق میشود که سیاه است و سینۀ این کبوتر دارای پرهای کاملاً سفید است
-
کلخنگ
واژهنامه آزاد
میوه ای کوچک به اندازۀ دانه های گندم و سبزرنگ که در کوه ها و شیار سنگ ها رشد می کند مزه ای چرب مانند و کمی ترش دارد برای تقویت حافظه و مخلوط آن با چند گیاه دیگر برای سینه درد خوب است
-
صعوه
واژهنامه آزاد
پرنده ای کوچک به اندازه ی گنجشک با سینه ای سرخ رنگ که در ادب فارسی نماد ناتوانی و ضعیفی است .«شارک، چو موذّن به سحر ، حلق گشاده / آن ژولک و آن صعوه از آن داده اذان را » سنایی
-
قلنگلو
واژهنامه آزاد
نوعی بغل و بلند کردن است ،بنحوی که فرد بر شونهای طرف مقابل سوار میشود که پاهایش آویزان روی سینه های آن فرد قرار میگیرد ،و میگویند ،فلانی برا خودش سواره و قلنگو شده،که راحت بقصد برود و خسته نشود ،
-
`سلفتون یا سلفتان
واژهنامه آزاد
salafton -salftanسلفتون کاسه ای بوده مسی یا سرامیک که در بالای خزینه های حمام قدیمی می گذاشتن که افراد آب دهان و خلط سینه خود را در داخل آن میریخته تا در داخل آب خزینه کثیف نشود.
-
برائت استهلال
واژهنامه آزاد
گشتن به دنبال ماه در شب آخر ماه، یا اولین گریه ای نوزاد می کند، در شعر آن باشد که شاعر از تکنیکی استفاده کند تا اگر خواننده باهوش باشد، بفهمد آخر شعر چگونه است. مانند: به مغرب سینه مالان قرص خورشید نهان می گشت پشت کوهساران که در شعر «در امواج سند» نش...
-
ریحا
واژهنامه آزاد
ریحا ریشه ی نام ریحان هست و به مرور زمان این نام تغییر کرده و ریشه ی هندی دارد و یک افسانه ی بسیار قدیمی نیز هست ک این گل توانسته جان پسر پادشاه زمان وقت رانجات دهد این اسطوره ک عاشقانه هست چیزی جز یاد و نامی از او در سینه ی مردمان بومی و قدیمی هند ن...