کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سین جیم
واژهنامه آزاد
(اِمص .) سوال و جواب ، مجازاً به معنی استنطاق و بازخواست .
-
سین ریز
واژهنامه آزاد
سیْنِ رِیْز (sinereiz) در گویش گنابادی یعنی گردن بند ، گردن آویز
-
جستوجو در متن
-
هرسین
واژهنامه آزاد
هور سین شهر خورشید
-
پسین
واژهنامه آزاد
بعد از ظهر، عصر پَ سین
-
آرسین
واژهنامه آزاد
شعله آتش،گرمای آتش.ترکیب آر+سین=آر:(آگر،آیر،آور،آر،آذر،آثر)صورتهای مختلف از واژه آتش است که در لهجه های محلی هم هنوز مانده است. سین:(تین،ثین،سین)شعله و گرما و حرارت.
-
سپ
واژهنامه آزاد
سيني از برگ درخت خرما ( سين مضموم )
-
سماک
واژهنامه آزاد
با کسرۀ سین و بدون تشدید؛ نام دو ستاره در بنات النعش و مجازاً به معنای مکان بالا استفاده شده است.
-
سی
واژهنامه آزاد
(با کسره سین که به نظر میرسد هم ریشه seeدر انگلیسی باشد) نگاه کردن - دیدن
-
اسم
واژهنامه آزاد
به فتح الف وتشدید وضم سین به منای کفگیر در گویش شیرازی می باشد
-
اسپرو
واژهنامه آزاد
به کسر الف و سکون سین و فتح پ - «سپیدرود» در گویش رودباری ( توجه:گویش رودباری از مجموعه ی گویش های گیلکی محسوب نمی گردد )
-
چَرِه رِسَه
واژهنامه آزاد
فتح چ ، کسر هر دو راء - فتح سین به معنای چرخ ریسندگی که پشم را به نخ تبدیل می نمود
-
ورسک
واژهنامه آزاد
با کسر واو و راء و سکون سین خوانده می شود. نام قریه و نام پلی معروف در شمال کشور است که در دورۀ رضاشاه ساخته شده است.
-
چسکی
واژهنامه آزاد
چُسْکی به ضم چ فارسی و سکون سین در گویش مردم استهبان استان فارس: کمی، اندکی، مقداری
-
نوستالژی
واژهنامه آزاد
(به ضم نون و سکون سین و لام) (اِ.) دلتنگی به سبب دوری از وطن، یا دلتنگی حاصل از یادآوری گذشته های تلخ یا شیرین.