کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیل در خرمن افتادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گذرگاه سیل
واژهنامه آزاد
مسیل
-
جستوجو در متن
-
در پوستین خلق افتادن
واژهنامه آزاد
غیبت کردن
-
الهام
واژهنامه آزاد
دل نوشی، دل نیکی، به دل برآمدن نیکی، در دل افتادن.
-
زهره در شدن
واژهنامه آزاد
به ترس و وحشت افتادن، بسیار ترسیدن
-
در پوستین خلق افتادن
واژهنامه آزاد
کنایه از غیبت کردن
-
گیرگیرو
واژهنامه آزاد
(سنگسری) به تکاپو افتادن، در مخمصه گرفتار آمدن.
-
دل نوشی
واژهنامه آزاد
الهام، دل نیکی، به دل نوش شدن، به دل برآمدن نیکی، در دل افتادن.
-
اریوبرزن
واژهنامه آزاد
سردار سپاه ایرانی که باعث گیر افتادن اسکندر در گذرگاه تنگ شد
-
چان
واژهنامه آزاد
خرمن کوب قدیمی که سه محور اُستوانه ای چوبی داشت. دور هر محور معمولاً پنج تیغۀ آهنیِ دندانه دار مدوّر تعبیه شده بود. این دستگاه به گونه ای ساخته شده بود که دو یا سه نفر می توانستند روی آن بنشینند و حیوان چارپای بارکشی را که آن را می کشید هدایت کنند و ...
-
شترپ
واژهنامه آزاد
شِتِرَپْ (sheterap) در گویش گنابادی یعنی با شتاب زمین خورن ، محکم زمین افتادن ، برخورد محکم دو جسم با هم
-
شلپ
واژهنامه آزاد
شُلُپْ sholop) در گویش گنابادی صدای برخورد اجسام و اشیاء با آب را گویند ، ریختن ، افتادن ، سقوط کردن
-
حساب
واژهنامه آزاد
حخس+آب = حساب ، حخساب - هساپ حخس haxs=شمردن count اَحخسته ahaxsta = ناشمرده | a+haxs+ta=نا+شمار+ده پسوند اب/آپ همتای able = شدنی، ساختنی حخس (اوستایی) شمارش - شمردن افتادن خ از واژگان اوستایی در نخسب-نسب-نصب و چخشم-چشم نیز دیده می شود.
-
پراتیک
واژهنامه آزاد
در تعریف فلسفی پراتیک، اینگونه گفته شده است:"پراتیک یعنی مداخله انسان در واقعیت در تمام حیطه های جامعه بشری و طبیعت. تمام درگیریهای انسان با واقعیت، پراتیک است. پراتیک دسته بندی های مختلف دارد". اما بنده آنرا چیدمان عملی دکترین می دانم. مثلآ:در چیدن...