کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سپر بر آب افکندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سپر انداختن
واژهنامه آزاد
تسليم شدن
-
جستوجو در متن
-
یاکاموز
واژهنامه آزاد
(ترکی) تلألؤِ نور ماه در آب، عکس ماه بر آب.
-
آراد
واژهنامه آزاد
فرشته آب موکل بر دین مصالح مردم
-
سرسیخو
واژهنامه آزاد
نوعی آب نبات که بر سر چوبی بوده و آن را می مکیدند
-
شناوری
واژهنامه آزاد
حرکت شیء بر روی آب بدون اراده و اختیار با اراده و اختیار= شناگری
-
بارگاه
واژهنامه آزاد
برگاه بر وزن کارگاه:محلی که مسیر آب را از قسمتی به قسمت دیگر تغییر می دهد.
-
شلپسه
واژهنامه آزاد
(لری) شِلپِسِه؛ پوسیدن بر اثر عوامل شیمیایی، وارفتن و آب انداختن و له شدن میوه ها مانند هلو، گندیدن و شل شدن میوه.
-
چلد
واژهنامه آزاد
(چَلَد) معادل puddle انگلیسی به معنای لایهای نازک از آب که پس از باران یا شستن زمین، دیده میشود. استاد محترم دکتر باطنی برای این واژه انگلیسی معادل چالاب را آورده است چالاب چالهای است که بر اثر چکههای مستمر آب بر زمین به وجود آمده باشد و از معنی ...
-
شیرین دره
واژهنامه آزاد
آب شیرین؛ نام منطقه ای در بخش مانه و سملقان، در استان خراسان شمالی. در حال حاضر (1395) منطقۀ گردشگری خوش آب و هوایی است با رودخانه ای طولانی که از روستاهای تازه قلعه و یالانچی و بربرقلعه و ارناوه و چندین روستای دیگر می گذرد. اخیراً سدی به همین نام بر...
-
گریک
واژهنامه آزاد
(بوشهر) Gorik؛ فرسایش برآمدگی کوه در دهانۀ دره که بر اثر حرکت آب و سیلاب ایجاد شده و قسمت های سست از بین رفته ولی قسمت های محکم تر مانده و شبیه دالان روبازی شده است. این اصطلاح در منطقۀ ارم بوشهر رایج است، مثل گریک آب شیرین و گریک برم قوچ.
-
آپامه
واژهنامه آزاد
خوش آب و رنگ. || نامی پارسی است که بر دختران می نهند. دختران نامداری که «آپامه» نام داشتند: دختر اردشیر دوم هخامنشی؛ دختر سپیتامن، یکی از سرداران ایرانی، که همسر سلکوس بود.
-
رنگین کمان
واژهنامه آزاد
کمان هفت رنگی که گاهی پس از باران در آسمان دیده می شود. هنگام آب دادن به گل ها و آب پاشی هم ممکن است رنگین کمان کوچکی تشکیل شود. رنگین کمان بر اثر شکسته شدن نور خورشید به وجود می آید. در واقع قطره های آب مثل منشور عمل می کنند که وقتی نور از آن عبور م...
-
سلخ
واژهنامه آزاد
با عرض سلام واژه مورد نظر در دیوان سهراب سپهری به کار رفته و بسیاری از ادبا آن را اشتباه معنا کردند چون این واژه از اختصاصات زبان محلی می باشد معنای واژه مورد نظر چنین است که هرگاه آب بر لبه ی حوض دشت و صحرا برسد یعنی حوض به طور کامل از آب پر شود میگ...
-
جوچی
واژهنامه آزاد
نام روستایی در شهر پیربکران که در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی اصفهان قرار گرفته است، جوچی در واقع از دو کلمه "جو" و "چی" تشکیل شده است که جو به معنی جوی آب و چی به معنی کوچک است . البته برخی از اهالی محل بر این باور هستند که نام این روستا برگرفته از نام پس...