کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سه کردن
واژهنامه آزاد
کنایه از خرابی و ناتوانی شدید و فضاحت بار در انجام دادن کاری.
-
واژههای مشابه
-
سه سوت
واژهنامه آزاد
سریع، فوری، در سه شماره
-
سه پستان
واژهنامه آزاد
درختی است زیبا که ارتفاع آن تا بیش از 10 متر می رسد؛ در مناطق جنوبی کشور به ویژه در استان های خوزستان، هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان رشد می کند . برگهایی بزرگ و میوه هایی شبیه به زیتون دارد که در تهیه ترشی از آنها استفاده میشود. میوۀ این گیاه ما...
-
سه بعدی
واژهنامه آزاد
سه دورا.
-
سه سلر
واژهنامه آزاد
نام منطقه ای ما بین روستای گلپاشین و آیدینلوی ارومیه
-
تی سه
واژهنامه آزاد
(آبادانی) تِی سه (محاوره، قدیمی)؛ جست و جو و پرسه زدن در حال کاوش.
-
سه قاب
واژهنامه آزاد
سه قاب، ۳قاب؛ نوعی شرط بندی یا قمار بازی است که آن را با سه قطعه استخوان مَفصل چهار وجهی که در قسمت فوقانی ساق پای گوسفند یا بز قرارگرفته بازی می کنند؛ چهار وجه هر قاب به نام های جیک، بوک، اسب، و خر معروف اند. بازی سه قاب دو نفره و حداکثر ده نفره است...
-
سه گانی
واژهنامه آزاد
از همان سه گانه می آید؛ نوعی ژانر ادبی معاصر است و به شعری گفته می شود که کوتاه و سه لختی باشد.
-
اینجه سه کو
واژهنامه آزاد
(زابلی) اینجا را ببین؛ این را نگاه کن.
-
جستوجو در متن
-
regulate
واژهنامه آزاد
گناردن (گُناردَن). زبانزدِ دانشی. از «ویناردَن» در زبان پهلوی به سه چَمِ (معنی) فرمودن، اُستواندَن (ثابت کردن) و آراستن می آید.
-
regulator
واژهنامه آزاد
گنارشگر (گُنارِشگَر). زبانزدِ دانشی. از «ویناردَن» در زبان پهلوی به سه چَمِ (معنی) فرمودن، اُستواندَن (ثابت کردن) و آراستن می آید.
-
calculator
واژهنامه آزاد
آماره (آمارِه). در پارسی برای "حساب کردن" سه واژه هست؛ شمردن (سبک)، آماردَن (میانه) و رایاندَن (سنگین). پس شایسته است که "ماشین حساب" را نه "رایانه" وَنکه (بلکه) "آماره" نامید.
-
ماشین حساب
واژهنامه آزاد
آماره (آمارِه). در پارسی برای سه واژه هست؛ شمردن (سبک)، آماردَن (میانه) و رایاندَن (سنگین). پس شایسته است که ماشین حساب را نه رایانه وَنکه (بلکه) آماره نامید.