کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سم اسب
واژهنامه آزاد
قسمتی از پای اسب
-
واژههای همآوا
-
ثم
واژهنامه آزاد
گرد آوردن/ فراهم آوردن، به اصلاح در آوردن / نیکو کردن / مرمت کردن/ پا سفت کردن
-
جستوجو در متن
-
ذاف
واژهنامه آزاد
کشنده/سم/سریع کشتن
-
ذات الاشاجع
واژهنامه آزاد
چیزی که در میان سم است و عرب آن را ذات الاشاجع می نامند
-
زهر
واژهنامه آزاد
سم؛ نوعی ماده، به صورت مایع یا پودر، که استفادۀ خوراکی آن می تواند انسان یا حیوانات را از بین برده، موجب مرگ آن ها شود.
-
دلمک
واژهنامه آزاد
در زبان محلی به رتیل سیاه رنگی که سم مهلکی دارد دلمک گفته میشود.
-
ورزاکی
واژهنامه آزاد
ورزاکی نام برنجی است که بعداز درو، به طور خودرو ورز می آید و از کیفیت خوبی برخوردار است، چون از سم و کود شیمیایی در به ثمر رسیدن آن استفاده نمی شود و به طور طبیعی به بار می نشیند.
-
اندامک
واژهنامه آزاد
بخش های متفاوت ازسلول که هریک وظایف خاصی ازجمله پروتئین سازی،سم زدایی و...رابرعهده دارند.
-
دقیقه
واژهنامه آزاد
دق-یق-ه یا دقیقه (دگ یا دق یک گاه) از آنجائیکه اکثر آوا ها بر گرفته از آوا های طبیعی و پیرامونی است، حروف یا علائم آوایی نیز با همان مفهوم در گفت و شنود بکار گرفته می شده است. آوای «د» از صدای سم شنیده می شده و ضربه زدن به شیئی که این آوا را داشته م...
-
میثم
واژهنامه آزاد
Maytham، میثم یا Meesam (عربی:میثم، آذربایجان:Meysəm، ترکی:Meysem، فارسی:میثم) در سطح بین المللی به عنوان نامی برای پسران مورد استفاده قرار گرفته، برخاسته از زبان های سامی استو ریشه عربی ندارد که متاسفانه برخی آنرا از ریشه اثم میدانند.این نام به معنی...