کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سریر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سریر ملک
واژهنامه آزاد
تخت پادشاهی ، اورنگ.
-
جستوجو در متن
-
مضطجعه
واژهنامه آزاد
سریر
-
آفنداک
واژهنامه آزاد
آفَنداک، آدفنداک، آزفنداک؛ نوشه، قوس قزح، انطلیسون، تیراژه، کمر رستم، کمردون، طوق بهار، سریر، آدینده. (رک دهخدا)
-
سریراس
واژهنامه آزاد
سَریراس به معنی زیبای بر تخت نشسته ی پارس که از صفات پادشاها زمان هخامنشی است. تلفظ صحیح:Sariras. سریر:به معنی اریکه، اورنگ و تخت پادشاهی است. سریرا (سریر+ا):"الف" منصوب به سریر اشاره به کسی که بر سریر (تخت زیبای پادشاهی) نشسته، و به معنی زیبایی. سر...