کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خانه محقر
واژهنامه آزاد
کلبه ، سرای
-
اسپرلوس
واژهنامه آزاد
(اِ پَ) ( اِ.) کاخ ، سرای پادشاهان .
-
فیکانو
واژهنامه آزاد
در مازندران به معنی کاخ ، کوشک ، قصر ، خانه و سرای پادشاهان و سلاطین
-
برغو
واژهنامه آزاد
داستان سرای عاشقان را گویند/عاشیقی که با ساز دوتار و یا دیوان داستان سرایی میکند و داستان ها و افسانه های آمیانه ای چون کوراوغلو را روایت میکند.
-
مل
واژهنامه آزاد
مُل= مخفف ملا؛ مُل حَسَنا= ملا حسن، شاعر شهیر محلی سرای شوشتر متخلص به «حَسَنا» مُل= گردی سر شانه را گویند:«مُلِ جمنَه» یعنی شانه هایش را به علامت مخالفت و انکار بالا می اندازد. تکرار آن عمل را «مُل مُل» گویند. «ساقیا مُل بیار بی مُل مُل/ دِه به مُ...