کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ست کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ست کردن
واژهنامه آزاد
بَرنِشاندَن. (زبانزدِ تَشنیکی/ فنی). یک کردنِ بیت.
-
جستوجو در متن
-
آنکادر
واژهنامه آزاد
آنکادر کردن (گاهی به غلط آنکارد کردن گویند) در اصطلاح برای مرتب کردن تخت سربازی و مرتب و منظم کردن ریش صورت به کار می رود، خصوصا با تیغ خط انداختن زیر و روی ریش، یعنی روی گونه ها تا کنار لب و زیر گردن. اصطلاحی ست که از زبان فرانسه وارد فارسی شده است؛...
-
مئت
واژهنامه آزاد
م و ئ بافتحه ت ساکن (مئَت)Maa t این واژه لری ولکی می باشد به معنی یاری وکمک یادستگیری کردن ازدیگری ست که درعربی مَدَد تلفظ میشود به نظرنگارنده ایرانی واصیل است
-
دوخته doxte
واژهنامه آزاد
دوختِه درگویش لری ولکی 1درلرستان:1-دوختن ،وصله کردن دوپارچه به هم دیگر 2-زل زدن وخیره شدن 3-شیردوشیدن ازواژه های منسوخ درزبان پارسی ست که درحال حاضرهم ازاین واژه باهمین معنی هم استفاده میشود
-
داد از خویشتن دادن
واژهنامه آزاد
داد از خویشتن دادن؛ کاری را به طور کامل انجام دادن. مثال: «و اندر همه کاری داد از خویشتن بده که هر که داد از خویشتن بدهد از داور مستغنی باشد.» (قابوس نامه)؛ داد تو داده ست کردگار، ترا نیز/ داد به طاعت بداد باید ناچار (ناصر خسرو). || داد از تن خویشتن ...