کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سادة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ساده
واژهنامه آزاد
(عبری) [دِ] دشت و صحرا.
-
ساده لوح
واژهنامه آزاد
هالو
-
جستوجو در متن
-
سونگ
واژهنامه آزاد
خنگ ،ساده لوحی بیش از حد
-
باورساد
واژهنامه آزاد
ساده لوح - راستگو
-
لووت
واژهنامه آزاد
(لری؛ باغملک.خوزستان) ساده لوح.
-
سواله
واژهنامه آزاد
نادان و ساده لوح
-
ساکار
واژهنامه آزاد
ساده؛ اسم دخترانه کردی
-
بی ادعا
واژهنامه آزاد
فروتن، افتاده، بی تصنع، بی تکلف، ساده
-
پلخمون
واژهنامه آزاد
تیرکمان موشی. نوعی تیرکمان ساده به گویش خراسانی
-
احول
واژهنامه آزاد
(ترکی، اطراف همدان) اَحوَل؛ ساده لوح.
-
کواد
واژهنامه آزاد
دستگاه کوآد یک دستگاه سادۀ آنالوگ برای تقسیم بندی تصاویر در سیستم مداربسته آنالوگ است.
-
ساکو
واژهنامه آزاد
(کردی) ۱- کوه بدون گیاه؛ ۲- ساده و بی آلایش؛ ۳- یکسان و یکنواخت.
-
سهل انگاری
واژهنامه آزاد
ساده گرفتن، سرسری گرفتن، جدی و مهم تلقی نکردن
-
مینیمالیسم
واژهنامه آزاد
ساده گرایی، کمینه جویی (در معنای ادبی) مینیمال در بین عوام به اشتباه مینیمم یا حداقل به کار میرود.