کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساخته شده از نی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قوشمه
واژهنامه آزاد
یکی از سازهای بادی شمال خراسان و کردستان است. این ساز از دو نی به طول ۲۰ سانتیمتر تشکیل شده که در کنار هم چسبیده اند، اما در خراسان شمالی این ساز را اغلب از استخوان بال نوعی عقاب می سازند. از نظر موسیقایی، این ساز دارای یک اکتاو کامل است و می تواند ه...
-
کعب نی
واژهنامه آزاد
کعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و کلفت تر است، به خوبی می تواند در مشت قرار گیرد چنان که از استحکام و قدرت ضربه زنی بیشتری ...
-
وقت گل نی
واژهنامه آزاد
کنایه از زمان بسیار دور و نامعلومی در آینده؛ هیچ وفت.
-
دژاسو
واژهنامه آزاد
"پیش از این دیده شده" ، "قبل از این تجربه شده"
-
دژاسو
واژهنامه آزاد
"پیش از این دیده شده" ، "قبل از این تجربه شده"
-
یاسا
واژهنامه آزاد
برگرفته شده از َیاس، نا امیدی. برگرفته شده از گل یاس گل زیبا.
-
رستا
واژهنامه آزاد
رستگار شده، رها شده از بند شیطان
-
مصطفی
واژهنامه آزاد
از صافی رد شده، غربال شده، جداشده، برگزیده.
-
اغراض تعری
واژهنامه آزاد
اهداف تعریف شده, خط مشی, اهداف از پیش تعریف شده و مشخص.
-
قارقلی چم
واژهنامه آزاد
یکی از روستاهای طارم استان زنجان قارقی به معنی نی قارقلی نیزار چم به معنی زمینهای کنار رود که دران شالی می کارند
-
ساوان
واژهنامه آزاد
از سه اوان گرفته شده
-
پوکیدن
واژهنامه آزاد
نابود شده ، از بین رفته
-
بافتینه
واژهنامه آزاد
چیزی که از نخ یا پشم زده شده با رنگ و لعاب خاص بافته شده باشد
-
روشنیده
واژهنامه آزاد
روشن شده-آگاه شده-فردی که از طریق جستجوی درونی و عرفانی به روشنی و آگاهی رسیده باشد
-
تبنا
واژهنامه آزاد
(در عربی) بمعنی نی ؛ ترکیبی از تب+نا تب با ریشه و تلفظی از طبل یا طرب و نا از ریشه نای و حنجره و در کل به معنی صدای خوش و یا فرد خوش صدا