کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مرتفع ساختن
واژهنامه آزاد
ارتفاع دادن، بلند کردن؛ رفع نمودن، از بین بردن.
-
جستوجو در متن
-
اشاعه
واژهنامه آزاد
پراکنده ساختن،گسترش دادن
-
construct
واژهنامه آزاد
ساخت، ساختن، ایجاد کردن، بنا کردن.
-
صیاغه
واژهنامه آزاد
خاک تولید شده از ساختن طلا و نقره
-
بسازم
واژهنامه آزاد
کنار آمدن. رام شدن. ساختن. ترکیب کردن. ابداع کردن.
-
رازیدن
واژهنامه آزاد
['rāzidan] برکشیدن؛ بلند ساختن؛ بالا بردن؛ افراختن. افرازیدن
-
یاراد
واژهنامه آزاد
(آذری) ساختن، درست کردن، به بهترین نحو درست کردن، آفریدن.
-
پهنیدن
واژهنامه آزاد
پهنا ساختن (لغتنامۀ دهخدا). برابر expanding در انگلیسی.
-
چنور
واژهنامه آزاد
نوعي گل بسيار خوشبو كه در بهار در كوههاي دالاهو مي رويد و براي معطر ساختن روغن حيواني از آن استفاده مي شود
-
فولادکوب
واژهنامه آزاد
اقوامی که در ساختن تخت جمشید از ابزارهایی برای وارد کردن طلا به داخل سنگ استفاده میکرداند
-
گپ
واژهنامه آزاد
(گَپ) بزرگ، برای ساختن صفت تفضیلی آن پ تبدیل به ف میشود. (گفتر )
-
trembling
واژهنامه آزاد
لرزیدن ، مرتعش شدن ، لرز، لرزه ، ارتعاش ، ترساندن ،لرزاندن ، مرتعش ساختن ، رعشه
-
تارند
واژهنامه آزاد
(گنابادی) تاْرُنْدَ؛ فراری دادن، دور ساختن، پخش و متفرق کردن دشمن.
-
قرتیکلا
واژهنامه آزاد
قرتیکلا از زمان قدیم در روستا مردم در ساختن کوزه مهارت داشتند که از قر کوزه به اسم قرتیکلا معروف شد