کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیاده چرب یا شیرین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زیاده روی
واژهنامه آزاد
تکلف
-
جستوجو در متن
-
بهمز
واژهنامه آزاد
شیرین یا مزه خوب
-
نوستالوژی
واژهنامه آزاد
نوستالژی (نُ لُ) (اِمص.) دلتنگی به سبب دوری از وطن یا دلتنگی حاصل از یادآوری گذشته های درخشان یا تلخ و شیرین.
-
نوستالژی
واژهنامه آزاد
(به ضم نون و سکون سین و لام) (اِ.) دلتنگی به سبب دوری از وطن، یا دلتنگی حاصل از یادآوری گذشته های تلخ یا شیرین.
-
نوستالوژی
واژهنامه آزاد
نوستالژی (Nostalgia)، خاطره انگیز یا یادمانه یا دریغ نگاشت را می توان به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته، تعریف کرد. معنی دیگر نوستالژی دلتنگی شدید برای زادگاه است. واژه نامه انگلیسی آکسفورد، نوستالژی را شکلی از...
-
وخی
واژهنامه آزاد
وَخی. در لهجۀ شیرین اصفهانی به معنای «برخیز» به کار می رود. این کلمه فعل امر است که گاهی به صورت خواهش بیان می شود . عبارتی مثل «وَخیزادی» از مشتقات همین کلمه است و معنی یک جملۀ سوالی کامل را می دهد ( وَخیزادی؟ یعنی:آیا تو از جای خود بلند شدی ؟)؛ ی...
-
یوک، یوکه
واژهنامه آزاد
یوک(yook)، یا یوکه(yookeh)، یک واژه محلی در لهجه شیرین سبزواری است و در زمانی که یک سبزواری تعجب می کند این واژه را به کار می گیرد. برای مثال "یوکه طرف چَنده پولداره!" یعنی شخص سبزواری از پولدار بودن طرف تعجب کرده است.
-
مارزیپان
واژهنامه آزاد
مارزیپان (به انگلیسی:Marzipan) یا خمیر بادام، نوعی ماده ای غذایی است که از مخلوط کردن پودر بادام، شکر و سفیده تخم مرغ درست می شود. این ماده نیمه جامد و قابل شکل گیری است. معمولاً به آن رنگ های خوراکی افزود شده و پس از پخش کردن بر روی کیک به عنوان پوش...
-
سالوس
واژهنامه آزاد
واژه ای یونانی که بعد از حملهٔ اسکندر وارد ادبیات ایران شده است. و به چم (معنی) شادان، چرب زبان، خوش گذران، فتان است. و از واژهٔ نهوسلوس و یا نحوسلوس و یا نحوسلوس و نحوثلث گرفته شده است. و «نهوسلوس» به معنای شادی کردن، شاد کننده ، مژدگانی دهنده، تهمت...
-
مهر زیل
واژهنامه آزاد
یا مهر زیر به معنای دشت سرسبز است -نام دشتی در شمال اندیمشک که در زمستا ن چشم اندازی زیبا دارد وپوشید ه ازچمنزار وگل های شقایق وبابونه وگل زرد ودیگر گلها است در دوران باستان در آن اثر ی از نفت یافت شده است ومنطقه ی قیلاب وگریس آب ودروغ زن آب نزدیک ای...
-
وراوی
واژهنامه آزاد
وراوی برگرفته از "ور" به معنای نزدیک، کنار و "او" با حرف الف فتحه دار و حرف واو ساکن به معنای آب است و "ی" که پسوند است. پس وراوی یعنی کسی یا چیزی که کنار آب است. برخی شواهد تاریخی نشان از آن دارد که موسسان وراوی کنونی مهاجرانی از سیوند فارس بوده اند...
-
کچالو
واژهنامه آزاد
کچالو. [ کَ چا لو ] (فارسی افغانستان) مانند برخی واژگان دیگر، از هند وارد زبان فارسی دری شده؛ پیشوند «کج» یا «کچه» را به «آلو» اضافه کردند تا از نام «آلو» که نام میوه ایست و پیش از این در فارسی وجود داشته متمایز شود. البته در هند کچالو را پرتغالی ها ...