کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زود زود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آفتمبار
واژهنامه آزاد
صبح زود
-
متینا
واژهنامه آزاد
صبح زود - سپیده دم
-
بنگروز
واژهنامه آزاد
بُنگُروز - سحرگاهان - صبح زود هنگام
-
بهیان
واژهنامه آزاد
طلوع خورشید . صبح زود
-
ساتعه
واژهنامه آزاد
تیز هوش، زود فهم، هوشیار
-
و خی
واژهنامه آزاد
بلند شو و زود برو
-
کمس
واژهنامه آزاد
کَمَس، دختری که دوست دارد زود بزرگ شود.
-
شره کش
واژهنامه آزاد
(شُرّه کش) خیلی زود، سریع
-
زوسرو یا زوسران
واژهنامه آزاد
بامداد. صبح خیلی زود در زبان لری
-
گرگ ومیش
واژهنامه آزاد
ضرب و المثلی که از ان استفاده می شود، صبح زود
-
جلد
واژهنامه آزاد
(jald) به معنی زود. مانند جلد باش جلدی بیا جلدی اومدم
-
نیلا
واژهنامه آزاد
آبی آسمانی، صبح زود، با ارزش، هدیه ای از رود نیل
-
بدیهه
واژهنامه آزاد
درجاگویی، درجاسرایی، ناگاه و نااندیش سرایی، زودسرایی، زود گویی.
-
سبک خیز
واژهنامه آزاد
کسی که زود برای انجانم کاری می خیزد و مصمم است .نظامی گنجه ای
-
زنده سرایی
واژهنامه آزاد
بدیهه سرایی، درجاگویی، درجاسرایی، ناگاه و نااندیش سرایی، زودسرایی، زود گویی.