کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زه وه زوری
واژهنامه آزاد
(زَه وه زوری) ژن ذلیل
-
جستوجو در متن
-
وتر
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) زه. کمان (قوس) پاره ای از پَرهون (دایره) است. زه خدی (خطی) است که دو سر کمان را به هم می پیونداند. تَرامون (قطر) درازترین زهِ پَرهون است که از کُیان (مرکز) می گذرد.
-
سندروس
واژهنامه آزاد
در شاهنامه به معنی زرد روی و ترسیده مانند آمده: کمان را به زه کرد زود اشکبوس تنی لرزلرزان و رخ سندروس
-
قلاج
واژهنامه آزاد
(اسم) [ترکی] [قدیمی] (qollāj) ۱. کشش کمان به زور؛ به زور کشیدن زه کمان. ۲. امتداد و مقدار درازی هر دو دست. ۳. پک سخت و ممتد که به چپق بزنند و دود را حلقه وار از دهان بیرون دهند.
-
مثلث قائم الزاویه
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) سِگوشِ راست، سِگوشِ راستگوشه. "در یک مثلث قائم الزاویه، مربع وتر برابر است با جمعِ مربع های دو ضلع عمود بر هم" به پارسی می شود "در یک سِگوشِ راست، چاریِ زِه برابر است با جَمِ چاریهایِ دو بَرِ راست بر هم".
-
ایلوک
واژهنامه آزاد
قله ای است در دهستان پشتکوه موگویی، شهرستان فریدون شهر، و در جنوب خاوری روستای بیرآوگان (بیرامگان) که ۳۲۰۰ متر ارتفاع دارد. سر چشمۀ آبِ زه و درزگه است و طبیعت آن نیمه جنگلی است.
-
قوشمه
واژهنامه آزاد
یکی از سازهای بادی شمال خراسان و کردستان است. این ساز از دو نی به طول ۲۰ سانتیمتر تشکیل شده که در کنار هم چسبیده اند، اما در خراسان شمالی این ساز را اغلب از استخوان بال نوعی عقاب می سازند. از نظر موسیقایی، این ساز دارای یک اکتاو کامل است و می تواند ه...
-
دایزه
واژهنامه آزاد
این کلمه تشکیل شده است از دو لفظ دایی + زه که معنای خاله را میرساند با این تفاوت که دایزه به خاله های مسن وسن بالا گفته میشود و اکثرا به خاله مادری و خاله پدری فرزندان میگویند دایزه و در کل برای احترام خانم های مسن غریبه افراد به انها دایزه میگویند م...