کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زن و شوهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پنبه زن
واژهنامه آزاد
حلاج
-
مادر زن
واژهنامه آزاد
خوش دامن.
-
زن آقا
واژهنامه آزاد
همسر مرد سیّد.
-
زن خوشبوی آراسته
واژهنامه آزاد
عاتکه.
-
مرد بی زن
واژهنامه آزاد
ایم.
-
جستوجو در متن
-
حسوره
واژهنامه آزاد
به معنی پدر شوهر و مادر شوهر یا پدر زن یا مادر زن است
-
بی همسر
واژهنامه آزاد
بی شوهر،کسی که ازدواج نکرده،مرد و یا زن مجرد
-
حسوره
واژهنامه آزاد
این اصطلاح به معنی پدرخانم و مادرخانم یا پدرشوهر یا مادرشوهر به طور خاص و به افراد فامیل خانم یا افراد فامیل شوهر به صورت عام، در زبان لکی اطلاق می گردد. حتی بعضا اگر زن و شوهر از دو طایفه باشند، به طوایف طرفین حسوره گفته می شود.
-
باشلق
واژهنامه آزاد
مالی است که شوهر علاوه بر مهر به پدر و مادر یا خویشان دیگر زن می دهد تا موافقت آنان را برای ازدواج جلب کند، شیربها. منبع:دکتر صفایی، دکتر اسدالله امامی، مختصر حقوق خانواده، چاپ سی و نهم زمستان 1393، صفحه 157
-
کسوه
واژهنامه آزاد
در لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آن وجودنداشته باشد، کسوة گویند و برخی از فقیهان نیز لباس یا کسوة را مایه زیبایی نیز دانسته ...