کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
توهین آمیز
واژهنامه آزاد
زننده، موهن، خوارکننده
-
طعانه
واژهنامه آزاد
مؤنث طعّان؛ بسیار طعنه زننده.
-
آفد
واژهنامه آزاد
ازنظرماآفد یعنی ضرر زننده،چیزی که آسیب میرسونه(مثلا ملخ ها ی نوع آفد هستند)که معنیش میشه همون
-
بنگرو
واژهنامه آزاد
(به فتح اول و سوم) درختچه ای است با گلهایی شبیه سنبل و بوی نسبتاً تند و زننده: از بید بدتر بنگرو: کنایه از چیزی یا وضعیتی که از بد دیگری بدتر باشد.
-
هول
واژهنامه آزاد
(زبان کوچه، آرگوی جوانان) هَوَل؛ کسی که به طرز افراطی و زننده ای خواهان موضوع یا شخصی خاص است. مثلاً «هَوَلِ خارج» به کسی گویند که به شدت و به طرز نامتعارفی علاقه مند به خارج از کشور باشد.
-
سالوس
واژهنامه آزاد
واژه ای یونانی که بعد از حملهٔ اسکندر وارد ادبیات ایران شده است. و به چم (معنی) شادان، چرب زبان، خوش گذران، فتان است. و از واژهٔ نهوسلوس و یا نحوسلوس و یا نحوسلوس و نحوثلث گرفته شده است. و «نهوسلوس» به معنای شادی کردن، شاد کننده ، مژدگانی دهنده، تهمت...