کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زمان سنج
واژهنامه آزاد
نوعی ساعت، معادل فارسی تایمر
-
زمان بند
واژهنامه آزاد
شخص یا ماشینی که زمان انجام کار را، برای استفادۀ بهینه از آن، سازماندهی می کند.
-
کودکی در بر، قبائی سرخ داشتروزگاری زان خوشی خوش میگذاشتهمچو جان نیکو نگه میداشتشبهتر از لوزینه می پنداشتشهم ضیاع و هم عقارش می شمردهر زمان گرد و غبارش می سترد
واژهنامه آزاد
کودکی در بر، قبائی سرخ داشت روزگاری زان خوشی خوش میگذاشت همچو جان نیکو نگه میداشتش بهتر از لوزینه می پنداشتش هم ضیاع و هم عقارش می شمرد هر زمان گرد و غبارش می سترد از نظر باز حسودش می نهفت سرخیش میدید و چون گل میشکفت گر بدامانش سرشکی میچکید طفل خرد...
-
واژههای همآوا
-
ضمان
واژهنامه آزاد
مسولیت.
-
جستوجو در متن
-
برهه
واژهنامه آزاد
بخشی از زمان، مقطعی از زمان.
-
آژمان
واژهنامه آزاد
بدون زمان
-
ژامان
واژهنامه آزاد
زمان
-
آژمان
واژهنامه آزاد
بی زمان
-
فرصت
واژهنامه آزاد
گیروَر، گیروا یا گیروَه، (تالشی) زمان، با آغوش گشوده برای گیرآوردن زمان مناسب ماندن، پنهانی برای به چنگ آوردن دشمن بدنبال او گشتن، زمان مناسب، زمان بدست آمده، زمان درخور، بزنگاه، زمان مناسب برای رهایی از بند، زمان درخور برای به چنگ آوردن کسی یا چیزی،...
-
معاصره
واژهنامه آزاد
هم زمان، هم دوره.
-
الست
واژهنامه آزاد
اغازین، زمان اول
-
عصر خفقان
واژهنامه آزاد
زمان وحشت
-
عصر خفقان
واژهنامه آزاد
زمان ترس