کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زرند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
الک
واژهنامه آزاد
درگویش مردم روستای زرند کهنه الی [ا َ ل َ] گفته می شود.
-
حتکن
واژهنامه آزاد
[حُ کَ] دهستان زیبایی در مشرق شهرستان زرند کرمان، با مرکزیت روستایی به همین نام.
-
سربنون
واژهنامه آزاد
اسم قدیم روستای احمدی واقع در سی و پنج کیلومتری جنوب شرقی شهرستان زرند کرمان
-
طغراجه
واژهنامه آزاد
نام محلی طغرالجرد یکی از دهستانهای شهرستان زرند که در گویش عامیانه طغراجه تلفظ میشود به معنی شهر طغرل
-
قوتی شدن
واژهنامه آزاد
(کرمانی، زرند) قُوتِی شدن:این اصطلاح در قدیم (تا حدود 1330ش) در منطقۀ زرند کرمان، دربارۀ کسی به کار می رفته که از شدت گرسنگی، وقتی بوی غذا به مشامش می رسیده، غش می کرده است. راه درمان چنین فردی این بوده که مقداری غذا جلوی دماغش می گرفتند تا به حال (ب...
-
زراوند
واژهنامه آزاد
نام قدیم شهرستان زرند در استان کرمان می باشدکه این شعر در فاصله 75 کیلومتری شمال غرب شهر کرمان واقع شده است. زراوند به معنی شهری با ارزش زر و طلا
-
سربونون
واژهنامه آزاد
نام قدیم ده احمدی، روستایی در سی و پنج کیلومتری جنوب شرقی شهرستان زرند کرمان. از نظر تقسیمات کشوری، این روستا در بخش مرکزی زرند واقع شده و مرکز دهستان «سربنان» است. در حال حاضر (سال 1395) جمعیتی بالغ بر دویست خانوار دارد. وجه تسمیۀ آن، به گفتۀ قدیمی ...
-
سربنان
واژهنامه آزاد
سربَنان؛ منطقه ای است واقع در ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی زرند، مشتمل بر چندین روستا که در امتداد یک رودخانۀ فصلی شکل گرفته اند. ده احمدی، ده شیخ، کهنوج، عیسی آباد، ختم و مدبون از روستاهای این منطقه اند. در باب معنی آن باید گفت که سربنان تکامل یافتۀ کلمۀ س...
-
آمره
واژهنامه آزاد
آمُرِه ای؛ از گویش های مرکزی ایران که در روستای آمره از توابع شهرستان خلجستان استان قم رایح است. ریشه میانة این گویش پهلوی اشکانی (پارتی) و ریشه باستان آن، فارسی باستان است. مشترکات فراوانی با دیگر کویش های مرکزی دار که ما بین قم، کاشان، اصفهان تا شی...