کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زخم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ریش
واژهنامه آزاد
زخم
-
خنشت
واژهنامه آزاد
khenesht به معنی خاریدن ناشی از گزش حشرات یا خارش زخم بعد از بهبود زخم می گویند.
-
هم ریش
واژهنامه آزاد
به معنی هم زخم، باجناغ، دونفر که زخم مشترک (در اینجا مادر زن یا خارسو) دارند.
-
لهات
واژهنامه آزاد
زخم کوچک
-
تربند
واژهنامه آزاد
کمپرس زخم.
-
جریحه
واژهنامه آزاد
جراحت-زخم
-
اسپایدا
واژهنامه آزاد
مقدس، اسپند، چشم زخم.
-
رشکا
واژهنامه آزاد
زخم پشت گوش.
-
کرخد
واژهنامه آزاد
کرخد = لخته خون سیاه شده روی زخم
-
کزله
واژهنامه آزاد
(صغادی) خونی که روی زخم بسته میشود.
-
استنبوره [ ا ت]
واژهنامه آزاد
اسپند، دادنه ای که به جهت رفع چشم زخم بر آتش ریزند(برهان)
-
وازار
واژهنامه آزاد
(جزیرۀ قشم) وازارْ یعنی زخمی که روی بدن هست، آسیب ببیند و دچار درد و یا خونریزی شود. مثال:احمد زخم برادرش را وازار داد.
-
زاک
واژهنامه آزاد
درروستای محمدآبادازتوابع شهرستان شاهرود دراستان سمنان اصطلاحا" (شب) می گویندوبرای درمان زخم لثه وزبان ازآن استفاده می کنند
-
دواگلی
واژهنامه آزاد
(عامیانه) مرکورکرم (Mercurochrome)؛ مایع قرمز رنگی که در قدیم برای ضدعفونی زخم و پارگی های سطحی به کار می رفت.
-
کوله
واژهنامه آزاد
(شیرازی) کِوِلِه [keveleh]؛ خون بسته شدۀ خشک شده در محل زخم. || به طعنه، به چرک روی پوست نیز که به چشم آید _به ویژه چرک پشت دست و پا_ کوله گفته می شود.