کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبان بودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تکله زبان
واژهنامه آزاد
در شهر گرمسار این واژه در مورد افرادی به کار می رود که لکنت زبان دارند.
-
زبان کوچک
واژهنامه آزاد
لهات.
-
زبان آلمانی
واژهنامه آزاد
زبان آلمانی از زبان های ژرمنی و، در نتیجه، هندواروپایی است. تاریخ زبان آلمانی را می توان به سه دورۀ آلمانی کهن، آلمانی میانه و آلمانی امروزی تقسیم بندی کرد. نکتۀ مهم در بررسی دوره های تاریخی زبان آلمانی این است که در همۀ ادوار دو لهجۀ اصلی در زبان آل...
-
زبان گرفتگی
واژهنامه آزاد
گرفتن زبان
-
زبان تغسل
واژهنامه آزاد
زبانی که به پاکی غسل داده شده . عاری از حرف ناپسند
-
زبان روان
واژهنامه آزاد
این کلمه از کلمات ساخته ی علیرضا پیشگو برای وارسی کلمات است ازین نظر که در گفتن و ادای آن کلمه به خوبی قابل ادا شدن و روان هستند یا نه
-
زبان لکی
واژهنامه آزاد
این زبان زبان مردمان لک در استان های لرستان ، کرمانشاه، ایلام، همدان وخوزستان بدان تکلم می کنند علاوه بر ایران در عراق و داغستان روسیه و ... مردمان لک به این زبان تکلم می کنند این زبان از زبانهای بسیار کهن ایرانی نشات گرفته و دارای واژه های بسیاری از...
-
زبان دراز کردن
واژهنامه آزاد
اعتراض کردن.
-
جستوجو در متن
-
ولا
واژهنامه آزاد
در زبان آذری و ترکی ایرانی به معنی بودن میباشد
-
ستین
واژهنامه آزاد
در زبان لری،به خصوص در شهر دهلران به معنای مایه آرامش بودن،قوت قلب بود
-
آد
واژهنامه آزاد
(زبان پاک) این پسوند مفهوم «با هم بودن چند نفر برای انجام کاری» را می رساند. مثلاً سازاد یعنی گروهی که با هم ساز می زنند.
-
علف
واژهنامه آزاد
اگر سه علامت آوائی ع-ل-ف را با آوای ف مقلوب کنیم ف-ع-ل خواهد شد. اگر فعال معنای دینامیک دارد، علاف معنای استاتیک پیدا می کند. مقلوب نویسی از هنر های شگفت اقوام عرب زبان است، به دلیل مرتبط بودن آوا ها با ضرب آهنگ و ورود به حروف ابجد (کدهای عددی).
-
خرو
واژهنامه آزاد
خرو را به اصطلاحی كه از دیرباز در جملات اساطیری و ادبی و در زبان فارسی كهن مرسوم شده است ، می توان از دو شاخه كاملاً متفاوت به معنای آن پرداخت. اول آنكه با جستجو در ادبیات كهن فارسی معنی كلمه یا اصطلاح خرو ، چنین است : شرقی ترین سرزمینی است كه زیر آم...
-
ریک
واژهنامه آزاد
ریک واژه ای است که در پساوند ( قافیه ) به زبان فردوسی در شاهنامه آمده است و آوردن یک لغت در پساوند درباره فردوسی یعنی اینکه خواهان نگهداری یک واژه ی در حال انقراض بوده است .تا امروز نولدکه استاد آلمانی ادب پارسی و علامه قزوینی حکم بر نافارسی بودن این...