کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ر کو ه
واژهنامه آزاد
مشک خرد، کوزه آب خوری (فرهنک معین)
-
شه نیه ر
واژهنامه آزاد
شَنیَر:کسی که درخت گردو را تکان میدهد تا گردوهای رسیده از درخت بیافتد.(تکان دهنده درخت گردو)
-
جستوجو در متن
-
فرهان
واژهنامه آزاد
[فَ] با شکوه و بلند مرتبه. مشتق شده از فره [ ف َرْ رَ / رِ ] به معنای شأن و شوکت و شکوه و عظمت.
-
کرنای
واژهنامه آزاد
[کَ ر رِ/رَ] کره نای، کرنا؛ بوق جنگی. نوعی ساز بزرگ، مانند شیپور، که به ویژه در جنگ ها و برای خبر کردن مردم در آن می دمیدند.
-
کره نای
واژهنامه آزاد
[کَ ر رِ/رَ] کرنای، کرنا؛ بوق جنگی. نوعی ساز بزرگ، مانند شیپور، که به ویژه در جنگ ها و برای خبر کردن مردم در آن می دمیدند.
-
کرنا
واژهنامه آزاد
[کَ ر رِ/رَ] نوعی ساز بزرگ، مانند شیپور، که به ویژه در جنگ ها و برای خبر کردن مردم در آن می دمیدند؛ بوق جنگی.
-
تحقیق زمینه یابی
واژهنامه آزاد
ِای و ا رِ ه
-
جورنگ
واژهنامه آزاد
{رُ} خیار
-
هزوارش
واژهنامه آزاد
(هُ رِ) تفسیر و شرح.
-
رگا
واژهنامه آزاد
ر ُگا؛ راه و جادۀ بی انتها.
-
مرسول
واژهنامه آزاد
مَرسول = ارسال شده اجزای اصلی فعل رَسَلَ = ر،س،ل ر،س،ل در وزن مَفعول = مَرسول
-
خمره
واژهنامه آزاد
نوعی کوزه؛ (لغت نامه دهخدا):خمره . [ خ ُ رَ / رِ ] (اِ) خمچه . خمبره . خم کوچک .
-
بشری
واژهنامه آزاد
بَ شَ رِ انسانی bashari
-
سره
واژهنامه آزاد
(مازنی) [س ِ ر ِ] منزل و خانه.