کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روشن (شده) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
روشنیده
واژهنامه آزاد
روشن شده-آگاه شده-فردی که از طریق جستجوی درونی و عرفانی به روشنی و آگاهی رسیده باشد
-
اخرایی
واژهنامه آزاد
رنگی زرد مایل به قهوه ای روشن است. نام این رنگ از گل اخرا گرفته شده است.
-
سنگ ها را وا کندن
واژهنامه آزاد
دو نفر که بر سر موضوعی با هم صحبت کنند تا از منظور یکدیگر مطلع شده و کار و تکلیف هر دو مشخص و روشن شود
-
چراغ زنبورى
واژهنامه آزاد
چراغ زنبوری توسط ماکس گرتز در سال ۱۹۱۶ اختراع شد. برای روشن شدن چراغ، توری با بخار الکل گرم می شود. سپس توسط تلمبه ی دستی، نفت درون مخزن سربسته فشرده می شود. حرارت تولید شده توسط توری، نفت ترکیب شده با هوا را تبخیر کرده، این ترکیب، درون توری مشتعل می...
-
خرو
واژهنامه آزاد
خرو را به اصطلاحی كه از دیرباز در جملات اساطیری و ادبی و در زبان فارسی كهن مرسوم شده است ، می توان از دو شاخه كاملاً متفاوت به معنای آن پرداخت. اول آنكه با جستجو در ادبیات كهن فارسی معنی كلمه یا اصطلاح خرو ، چنین است : شرقی ترین سرزمینی است كه زیر آم...
-
مغازه
واژهنامه آزاد
لغت اوستایی-سنسکریت مغازه (مها=بزرگ + غاسه=قاصد-جارزدن) که امروزه در معنای بازار به کار می رود. در زبان سنسکریت به شکل महाघोष mahAghoSa=market ثبت شده و نشان میدهد که مغازه در اصل به معنای مکانی است که فروشندگان با دادوهوار کالای خود را به خریداران م...
-
روشنیده
واژهنامه آزاد
روشنیده به معنای انسان روشن شده، انسانی که به واسطه جستجو درونی به روشنی و کمال رسیده باشد توضیحات خارج از معنی:دو کلمه روشنیده و روشنیدگان چندین بار توسط این جانب به ثبت رسیده اما به واژه نامه آزاد اضافه نمیشود. این دو کلمه را بررسی نموده و معنای آ...
-
سیترا
واژهنامه آزاد
کلمه سیترا در زبان سانسکریت (از زبانهای کشور هند) به معنای آشکار، برجسته، نورانی و روشن می باشد که در فارسی قدیم و زبان اردو این کلمه به چیترا تبدیل شده است. (منبع:سایت آفتاب) در گویشهای محلی شمال ایران نام ماهی خاصی می باشد و مکانهایی نیز با این نام...
-
شکر سیاه
واژهنامه آزاد
کشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشکر درکارگاهای سنتی آب نیشکرها که به زبان گیلکی به آن “شکرلوله” گفته میشود با استفاده از دست...
-
مجومرد
واژهنامه آزاد
رضوانشهر نام یکی از شهرهای استان یزد است. نام آن قبلاً مَجومِرد بوده و ریشه در زبان فارسی قدیم دارد به معنای مرد جویای محبت. این شهر دارای تاریخی دو هزار ساله می باشد. وسعت این شهر ۱۵۰ کیلومتر مربع است و نزدیک به ده هزار نفر جمعیت دارد ودر ۲۵ کیلو مت...
-
سکولارییسم
واژهنامه آزاد
سکولاریسم (به انگلیسی: Secularism) به صورت کلی به مفهوم ممانعت از دخالت دین در تمامی امور عمومی جامعه است. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. ارزشهایی مانند جدایی دین از سیاست، جدایی کلیسا و حکومت در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه...
-
کریت
واژهنامه آزاد
در جغرافیای این منطقه خرابههای دو شهر معروف به طبسین (طبس و کُرین) به چشم میخورد. کُرین نام یکی از شهرهای مهم دوره ساسانی بوده است. روند ویرانی این شهر بعد از گذر از تاریخ درخشانش در دوره ساسانی و قرون نخستین اسلامی، در حدود سده هفتم تسریع شد. جیه...
-
آمیتیس
واژهنامه آزاد
آمیتیس در زبان پارسی باستان به معنی گل سرخ است. آمیتیس، دختر هووخشتره شاه ماد بود. هووخشتره برای استوارسازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر شاه بابـل، دختر خود آمیتیس را به همسری پسر نبوپلسر یعنی بخت النصر دوم در آورد. آمیتیس از زندگی در جلگۀ میان رودان دل...
-
آتش کومه
واژهنامه آزاد
آتش کومَه:(تالشی) «آتش کومَه یا اٌتش کومَه»:آشپزخانه بیرون از خانه، کومه ای که در کنار خانه در آن آتش پخت و پز و تنور برپا کنند. بر اساس اینکه آتش با افروختن هیزم برای روشن کردن اجاق، دودزا بوده و موجب دودگرفتگی خانه میشد، و نیز آتش تنور بسیار تند با...
-
درع
واژهنامه آزاد
مطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند را به صورت "درع" (که یک پیراهن کاملاً ابتدایی، نادوخته، و ویژه ی زنان بالغ بود) در می آور...