کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روز روشن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
به روز
واژهنامه آزاد
نو، تازه، معادل فارسی update
-
باب روز
واژهنامه آزاد
سرٱمد
-
باب روز
واژهنامه آزاد
مد.
-
شو روز
واژهنامه آزاد
شب و روز
-
جستوجو در متن
-
روژین
واژهنامه آزاد
درخشنده و تابناک. مثل روز روشن. نامی کردی. روشنایی
-
روژمان
واژهنامه آزاد
(کردی) [ružmān] همانند روز؛ مجازاً به معنی روشنفکر، روشن اندیش.
-
روژینا
واژهنامه آزاد
روشنایی اول صبح، اول روز، سپیده صبح، صبح روشن، پاکی و روشنایی
-
کودکی در بر، قبائی سرخ داشتروزگاری زان خوشی خوش میگذاشتهمچو جان نیکو نگه میداشتشبهتر از لوزینه می پنداشتشهم ضیاع و هم عقارش می شمردهر زمان گرد و غبارش می سترد
واژهنامه آزاد
کودکی در بر، قبائی سرخ داشت روزگاری زان خوشی خوش میگذاشت همچو جان نیکو نگه میداشتش بهتر از لوزینه می پنداشتش هم ضیاع و هم عقارش می شمرد هر زمان گرد و غبارش می سترد از نظر باز حسودش می نهفت سرخیش میدید و چون گل میشکفت گر بدامانش سرشکی میچکید طفل خرد...