کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رنگ بخشی توده ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مه رنگ
واژهنامه آزاد
رنگ ماه
-
رنگ آزو
واژهنامه آزاد
گروهی از رنگ ها هستند که در نساجی مورد استفاده قرار می گیرند
-
تنالیته رنگ
واژهنامه آزاد
رنگمایۀ سراسری. رنگ غالب بر رنگ های دیگر در پردۀ نقاشی.
-
فیزت رنگ
واژهنامه آزاد
رنگ و رخسارش مانند بیماران است ولی بیمار نیست.
-
جستوجو در متن
-
انبوهه
واژهنامه آزاد
توده ای از هر چیز
-
برهه
واژهنامه آزاد
مرحله، پاره ای از زمان، بخشی از یک دوره زمانی
-
آنتی فون
واژهنامه آزاد
سرود برگردان.ضد صدا.قطعه ای که بخشی از گروه کر در پاسخ گروه دیگر می خوانند
-
لیزان
واژهنامه آزاد
(اَعلام) نام ناحیه ای در سرزمین قدیمی اران، و هم اکنون بخشی از آذربایجان که در سال 1828 میلادی، روس ها بر آن تسلط یافتند. این نام در ثبت احوال نیز ثبت شده است.
-
همه خوان
واژهنامه آزاد
(ادبیات) همه پسند، فراگیر؛ بخشی از فرهنگ عامه و گونه ای از ادبیات است که مخاطبانش تودهٔ مردم اند و بر پایهٔ ذوق و سلیقه و علاقهٔ عمومی پدید می آید.
-
ابر
واژهنامه آزاد
[ اَ ] (اِ) ۱-توده ای نرم و قابل رویت و معمولا بزرگ که از میعان آب های تبخیر شده و یا انجماد آن ها در ارتفاعات بالای جوّ زمین پدید می آید. ۲-چیزی مخلخل و بی نهایت نرم و کم وزن. ۳-(رایانه) نوعی سیستم توزیع شده. معمولا به اینترنت اطلاق می شود.
-
ایوار
واژهنامه آزاد
غروب خورشید. تنها واژه کاربردی که هنوز هم در میان بیشتر اقوام کرد و لر و بخشی از پارسها در همدان استفاده می شود. چنانچه در غزل شیخ بهایی می فرماید: اتش به جانم افکند شوق لقای دلدار ازپای رفت صبرم ای ناقه پای بردار ای ساربان خدا را پیوسته متصل دار ای...
-
تقسیم
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) بخش. یکی از چهار کنش بنیادین شمارش (چهار عمل اصلی حساب) است که در آن شماره ای را بر شمارۀ دیگر می بخشند (بخش می کنند). "تقسیم کردن" به پارسی می شود "بخشیدن" یا "بخش کردن". "علامت تقسیم" به پارسی می شود "نشانۀ بخش" ی...
-
دزپارت
واژهنامه آزاد
دِزپارت؛ نام جاده ای در فلات مرکزی ایران و زاگرس که در دوره های مختلف تاریخی، و حتی چند صباحی از دوران معاصر، کاربردهای مختلف اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی داشته است. جادۀ دزپارت را می توان بخشی از جادۀ ابریشم دانست که در دوران باستان، خوزست...
-
آمیزه سازی
واژهنامه آزاد
آمیزه ( صفت ) 1 - آمیخته مخلوط ممزوج . 2 - آنکه ریش دو مویه دارد 3 - اختلاط و امتزاج آمیزه مو (صفت) آن که بخشی از موهای وی سیاه و بخشی سفید باشد (پس از دورۀ جوانی) دومویه . آمیزه مویی حالت و کیفیتِ آمیزه مو سازی 1 - در جزو اخیر بعضی کلمات م...