کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رفت و روی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
برفسره
واژهنامه آزاد
واژۀ ساخته شده از برف و سر و ه؛ اسکی روی برف. || به همین سیاق می توان چمنسره، آبسره و یخسره را برای اسکی روی چمن، روی آب، و روی یخ (پاتیناژ) به کار برد.
-
سهوا
واژهنامه آزاد
اشتباهاً و به طور اشتباه و از روی غفلت و فراموشی، نه از روی عمد.
-
نورویدار
واژهنامه آزاد
نورویدار:دارنده ی صورت و روی نوین. نوین ترین پدیداری روی و صورت از گذشته، شکل و روی برآمده ی نوین و تازه از کهنگی.
-
ماشین باز
واژهنامه آزاد
کسی که خرید و فروش و نگهداری ماشین را از روی عشق و علاقه انجام دهد نه از روی منفعت اقتصادی؛ به کلکسیونرهای ماشین (خودرو) هم گفته می شود.
-
رونیکا
واژهنامه آزاد
دختر زیبا روی و با رزق و روزی پادشاهان
-
پایدان
واژهنامه آزاد
رکاب دوچرخه . جای پا روی دو اهرمی که دوپا روی آ ن فشار می آورد که چرخ ها بچرخند و دوچرخه به حرکت در آید پایدان _ با «ی» و « ن » ساکن
-
هیوا
واژهنامه آزاد
امید و آرزو، نامی که اگر بر روی پسر باشد به معنی امید است و اگر بر روی دختر بگذارند آرزو معنی می دهد
-
دموز
واژهنامه آزاد
شنیداری این واژه با فتحه روی د، و، و سکون روی م،ز، در برخی روستاهای خراسان رضوی به معنی پارو می باشد. نوشتاری این کلمه را ندیده ام. Damvaz
-
رویدار
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) رویش نو، پدیداری نوین، رویشی تازه از درونِ کهنگی؛ دارندۀ روی نوین که از نبرد کهنه و نو بیرون می آید و به سربلندی روی به تازگی می گشاید.
-
تنگیدن
واژهنامه آزاد
پریدن - پریدن از روی چیزی - جست و خیز کردن
-
وایز
واژهنامه آزاد
خردمند ، دانایی و انجام عملی از روی عقل بسیار ، رفتار عاقلانه
-
کت
واژهنامه آزاد
کت:ضمه روی کاف و ت ساکن- به معنی سوراخ = شکاف-درز
-
ملتمسانه
واژهنامه آزاد
از روی خواهش و نیاز دست به عملی زدن - خواهش مفرط
-
لنجاره کش
واژهنامه آزاد
کشان کشان رفتن - پا کشیدن روی زمین و رفتن
-
دیبا
واژهنامه آزاد
کنایه از روی زیبا و ماه شب چهارده