کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رصدخانۀ ام ام تی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رصدخانه
واژهنامه آزاد
نپاهشگاه.
-
جستوجو در متن
-
ام
واژهنامه آزاد
اِم -em- در لهجه تاتی به جای کلمه این می گویند ام برای مثال ام طرف یعنی این طرف، ام کاره بکه یعنی این کار را بکن امای یعنی اینهاش و همین کلمه به صورت مرکب وارد زبان فارسی شده است مانند امروز به معنی این روز
-
چهره ام
واژهنامه آزاد
صورتم
-
ام زلف
واژهنامه آزاد
باجناق
-
بنهادن
واژهنامه آزاد
قرار دادن، پَهن کَردَن، گُستردَن او ندا کرده که خوان بنهاده ام نایب حقم خلیفه زاده ام مثنوی- دفتر اول- مولوی
-
اشیم
واژهنامه آزاد
(ترکمنی) زندگی ام؛ همۀ زندگی ام. || اسمی که ترکمانان و مردم آسیای میانه برای دختران می گذارند. این اسم عربی نیست.
-
اس ام اس
واژهنامه آزاد
پیامک
-
دوستاغام
واژهنامه آزاد
زندانی ام (کلمۀ ترکی است).
-
ام امنتم
واژهنامه آزاد
آیا در امانید
-
سدرا
واژهنامه آزاد
نام درختی در بهشت (احتمالا سدر)که همجواری آن مقام ومنزلت بالایی را مطلبد. مولوی در داستان موسی وشبان می فرماید: من ز سدر المنتهی بگذشته ام صدهزاران سال زان سو رفته ام
-
اشیم
واژهنامه آزاد
زندگی ام (عزیزم)؛ در آسیای میانه، نامی است برای دختران.
-
مغیلان
واژهنامه آزاد
درختی خاردار.دراص ام غیلان بوده است
-
ستین
واژهنامه آزاد
ستون و تکیه گاه،مایه فخر.«مانند( ستین هونم=ستون خانه ام)
-
انارام
واژهنامه آزاد
فروغ و روشنایهای بی پایان ، نام روز سی ام از هر ماه در ایران باستان