کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسید به (مرتبه ای) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فرهان
واژهنامه آزاد
[فَ] با شکوه و بلند مرتبه. مشتق شده از فره [ ف َرْ رَ / رِ ] به معنای شأن و شوکت و شکوه و عظمت.
-
پدر سگ
واژهنامه آزاد
پدر کثیف و پر از نجاست_پدری به مرتبه و شعور سگ -بیشتر برای فحش دادن استفاده می شود.
-
اسفینی فراهانی
واژهنامه آزاد
از مریدان وهرز که با تلاش و مجاهدت فراوان به دستیاری وهرز رسید و در جنگی با ضربه ای که به سرش خورد، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
-
بانیان
واژهنامه آزاد
درخت بانیان گونه ای انجیر وحشی یا بنگالی و بسیار زیبا و با تنه های پیچ در پیچ در هم پیچیده است که درخت ملی هندی ها محسوب شده و به عنوان درختی افسانه ای،زیارتی در این کشور دیده می شود. می گویند بودا در زیر یک درخت بانیان به نیروانا رسید.
-
غیر حرفه ای
واژهنامه آزاد
دوستکار. "حرفه ای" به پارسی می شود "پیشه کار". وارونِ "حرفه ای" که "آماتور" است به پارسی می شود "دوستکار".
-
گراوند
واژهنامه آزاد
طایفه ای بزرگ و لک زبان در استان لرستان، به خصوص شهرستان کوهدشت؛ عده ای از این طایفه در سالیان گذشته به شهرستان درود لرستان تبعید شده اند و در روستای بیشه سکنی گزیده اند، عده ای به استان کرمانشاه تبعید شده اند، و عده ای هم در باغملک خوزستان ساکن اند....
-
دولتمردان
واژهنامه آزاد
به افراد بلند مرتبه یک دولت گفته میشود و چون دولت هیئتی از افراد است که جهت تنظیم مناسباتِ اقتصادی، حقوقی و مدنی انسانها جهت بر پا نگاه داشتن منافع طبقه و یا طبقاتی بر علیه دیگر طبقات، عمل مینماید اکثرا دست چینی از طبقه حاکمه یک کشور میباشند.
-
preliminarily
واژهنامه آزاد
به صورت مقدمه ای
-
نقدا
واژهنامه آزاد
پیسه ای، به پیسه.
-
نقدی
واژهنامه آزاد
پیسه ای، به پیسه.
-
آتیستان
واژهنامه آزاد
نوعی لباس زنانه (به زبان کردی)، دریچه ای رو به نوآوری
-
کسامد
واژهنامه آزاد
کسامد (به فتح ک و میم) اصطلاحی که به هنگام خواستگاری پسر از دختر به کار می رود و طی جلسه ای نامه ای با عنوان کسامدنامه بین خانواده پسر و دختر نوشته می شود.
-
کره
واژهنامه آزاد
(ک ُ ر َ) (kora):به معنای پسره است ولی اصطلاحاً به جای "بابا"؛ "واقعاً"؛ "ای بابا" به کار می رود مثلاً در جمله ی "کره ول کو" یعنی "ای بابا ول کن."
-
ای والله
واژهنامه آزاد
1- عبارت درست به این شکل است:ای و الله؛ کلمه "ای" باید جدای از و الله نوشته شود. 2- "ای" حرف جواب است و معنای نعم (بله) را دارد. ۳- معنای ای و الله:بله قسم به خدا.
-
پارادایم
واژهنامه آزاد
سرمشق، الگوواره (از یونانی: پارادیگما παράδειγμα paradeigma)؛ مدل و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی غالب بر یک گروه یا یک جامعه. هر گروه یا جامعه «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب الگوواره ای که به آن عادت کرده تحلیل و توصیف می کند. الگوواره هایی ...