کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رد
واژهنامه آزاد
استرداد
-
رد
واژهنامه آزاد
رَدْ:(rad) در گویش گنابادی یعنی نشان ، علامت باقی مانده || رد شدن: عبور ، رفتن ، نفهمیدن || ردشده: برگشت خورده || رد کردن: دست به دست دادن به نفر کناری ، پس دادن، دادن
-
واژههای مشابه
-
رد کردن
واژهنامه آزاد
استنکاف
-
رد پا
واژهنامه آزاد
اثر و نشانه های بلقی مانده
-
جستوجو در متن
-
سپری شد
واژهنامه آزاد
رد شد
-
بستر آب
واژهنامه آزاد
جایی که آب از آن رد می شود
-
تبادلگر
واژهنامه آزاد
تَبادُلگَر به معنی چیزی یا کسی است که چیزی را رد و بدل می کند
-
کوت
واژهنامه آزاد
سوراخی که آن طرفش معلوم نیست و نور از آن رد نمی شود.
-
مصطفی
واژهنامه آزاد
از صافی رد شده، غربال شده، جداشده، برگزیده.
-
بیگرد
واژهنامه آزاد
بی گه رد یا بیگرد (در زبان کردی) پاک، بی نظیر، بی همتا.
-
کوت
واژهنامه آزاد
سوراخی که ان طرف ان معلوم نیست و نور از ان رد نمیشود.
-
بیرد
واژهنامه آزاد
(گنابادی) بی رَدْ؛ گم، ناپیدا، مفقود، فراری.
-
هنایه
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) (هَ یِ)(اِ) اثر٬ رَد، آنچه از کسی یا چیزی باقی بماند٬ پی ماند.