کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رخنه رخنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هکر
واژهنامه آزاد
رخنه گر.
-
کشوفیدن
واژهنامه آزاد
گشودن-رخنه کردن لشکر کشوف=لشکر گشای-شکستن لشکر
-
طشتند
واژهنامه آزاد
همان ظرف مسینه که مور نمی تواند در او نفوذ کند . در این جا (در بیت 34 باب اول بوستان سعدی) منظور این است که حسودها نمی توانند در او رخنه ای پیدا کنند.
-
نیم خوست
واژهنامه آزاد
نیم آداک یا نیم آدک، شبه جزیره، سرزمین یا بخشی از خشکی زمین که در آب دریا رخنه کرده باشد، بدینگونه که سه سوی آنرا آب فراگرفته، و تنها از یک سو به خشکی پیوسته باشد. چون مانند جزیره از هر چهار سوی در میان آب نیست، آنرا شبه جزیره یا نیم خوست گویند.
-
نیم آداک
واژهنامه آزاد
نیم آدک،نیم خوست، شبه جزیره، سرزمین یا بخشی از خشکی زمین که در آب دریا رخنه کرده است، بدینگونه که سه سوی آنرا آب فراگرفته، و تنها از یک سو به خشکی پیوسته باشد. چون مانند جزیره از هر چهار سوی در میان آب نیست، آنرا شبه جزیره یا نیم آداک گویند.
-
دستکاری
واژهنامه آزاد
(رایانه) هک کردن، رخنه و نفوذ به سیستم رایانه ای؛ تغییر به منظور گول زنی و تقلب، مانند دستکاری اطلاعات، دستکاری در سند یا شناسنامه، دستکاری در کنتور آب و برق؛ هرگونه تغییر با سلیقۀ شخصی، مانند دستکاری در اگزوز؛ انگولک کردن یا ور رفتن، مانند دستکاری ج...
-
شبه جزیره
واژهنامه آزاد
نیم خوست، نیم آداک یا نیم آدک، سرزمین یا بخشی از خشکی زمین که در آب دریا رخنه کرده است، بدینگونه که سه سوی آنرا آب فراگرفته، و تنها از یک سو به خشکی پیوسته باشد. چون مانند جزیره از هر چهار سوی در میان آب نیست، آنرا شبه جزیره یا نیم خوست گویند.
-
خلیج
واژهنامه آزاد
خلیج:شخاب یا شاخاب یا شاخابه معنای نفوذ و رخنه و گسترش شاخه آب دریا در خشکی. برعکس شبه جزیره که نفوذ خشکی در دریاست. جمله ی اقوامِ ایران را چو خـون شاخـابه پارس! خوانمش من این خلیجِ نیلگون شاخـابه پارس! دیگر آن نامِ وطن ! چون خون رنگینم به تـن ! هر...
-
شاخابه
واژهنامه آزاد
شاخابه یا خلیج:شخاب یا شاخاب یا شاخابه معنای نفوذ و رخنه و گسترش شاخه آب دریا در خشکی. برعکس شبه جزیره که نفوذ خشکی در دریاست. جمله ی اقوامِ ایران را چو خـون شاخـابه پارس! خوانمش من این خلیجِ نیلگون شاخـابه پارس! دیگر آن نامِ وطن ! چون خون رنگینم به ...
-
سیوند
واژهنامه آزاد
سیوند روستایی با قدمت و زبانی متفاوت در استان فارس از توابع شهرستان مرودشت. از جمله روستاهای بسیار قدیمی که بیش از 2500 سال قدمت دارد تنها روستایی است که فرقه بهائیت درآن رخنه نکرده است شغل مردم کشاورزی و دامداری می باشد رودخانه سیوند و کوه های اطراف...