کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رج
واژهنامه آزاد
raj؛ سطر.
-
جستوجو در متن
-
ردیف
واژهنامه آزاد
رج، به رج. برای نمونه سربازان "ردیف" ایستاده اند به پارسی می شود سربازان "به رج" ایستاده اند.
-
کرکیت
واژهنامه آزاد
به فتح «ک» و ساکن بقیه حروف: وسیله کوبیدن رج قالی یا همان پیچمه را گویند.
-
موزیرج
واژهنامه آزاد
(مازنی) [ رَ ] نام منطقه ای در شهر بابل استان مازندران؛ از دو کلمۀ موزی و رج تشکیل شده است. مازنی ها به درخت بلوط موزی می گویند و رج به معنای ردیف است. گفته اند نام موزیرج از اینجا می آید که در زمان قدیم انبوه درختان بلوط در این منطقه به صورت طبیعی د...
-
مدولهای استاندارد یعنی چه
واژهنامه آزاد
پودمان:رشته های درهم پیچیده درون یک بافت، همچون رشته های عصبی که در بدن پودمان عصبی را می سازند. پودمان، آمیزه ای است از " پـود" و پسوند "مان" ، که برای رساندن معنی مدول (- فرانسه ) یا ماجول (انگلیسی ) ساخته شده است. مفهوم مدول، که از اصل لاتینی مدول...