کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
را سرپرستی و تربیت کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
را دین
واژهنامه آزاد
منسوب به راد ،جوانمرد
-
زابه را
واژهنامه آزاد
کسی که در راه سفر مجبور به زایمان شود؛ زا به راه.
-
شکم را صابون زدن
واژهنامه آزاد
به خود وعده خوش(خوب) دادن.
-
فلنگ را بستن
واژهنامه آزاد
فرار کردن
-
چشم ها را چار کردن
واژهنامه آزاد
مشورت کردن
-
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
واژهنامه آزاد
هر وقت بخواهی می توانی کار ها را جبران کنی
-
آبونمان ( این کلمه فارسی نیست چه خوب است معادل فارسی آن را داشته باشیم)
واژهنامه آزاد
هزینه عضویت
-
جستوجو در متن
-
تربیت دینی
واژهنامه آزاد
پرورش اعتقادی و اخلاقی براساس آموزه های شرایع الهی.
-
یوزبان
واژهنامه آزاد
کسی که مامور نگهداری و حفظ و تربیت یوز های شکاری است
-
تنبیه
واژهنامه آزاد
در معنای امروزی به زدن اشاره دارد و یا حرکتی برای تربیت بهتر.
-
چشناسر
واژهنامه آزاد
نام روستایی است در استان گیلان ،شهرستان سیاهکل ، بخش دیلمان دارای جاذبه گردشگری و طبیعتی بکر و بی بدیل می باشد و به معنای پیشرو در تعلیم و تربیت است .
-
مدد جو
واژهنامه آزاد
(بهزیستی) کسی که نیاز به کمک مددکاران دارد؛ افراد فاقد سرپرست، زنان سرپرست خانوار، یا نوجوانان بزهکار در کانون اصلاح و تربیت از جمله مددجویان سازمان بهزیستی اند. معادل Client در انگلیسی.
-
می جست
واژهنامه آزاد
جست و جو می کرد
-
اسفهسلار
واژهنامه آزاد
ا ِ فَ سَ سپهسالار،فرمانده لشکر و کاوه اصفهانی را اسفهسلار کرد تاریخ بلعمی