کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
را به اطلاع رساند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
فلنگ را بستن
واژهنامه آزاد
فرار کردن
-
چشم ها را چار کردن
واژهنامه آزاد
مشورت کردن
-
من را سوار کن جانم
واژهنامه آزاد
محل سوار شدن، نام ایستگاه ورود و خروج مسافران در ناحیۀ بالادست سدّ زاینده رود.
-
سنگ ها را وا کندن
واژهنامه آزاد
دو نفر که بر سر موضوعی با هم صحبت کنند تا از منظور یکدیگر مطلع شده و کار و تکلیف هر دو مشخص و روشن شود
-
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
واژهنامه آزاد
هر وقت بخواهی می توانی کار ها را جبران کنی
-
آبونمان ( این کلمه فارسی نیست چه خوب است معادل فارسی آن را داشته باشیم)
واژهنامه آزاد
هزینه عضویت
-
جستوجو در متن
-
احتراما
واژهنامه آزاد
ارجمندانه. "احتراما به استحضار می رساند" به پارسی می شود "ارجمندانه به آگاهی می رساند".
-
موچوم
واژهنامه آزاد
به معنی من چه میدانم،عدم اطلاع ازموضوعی خاص.
-
ازداییدن
واژهنامه آزاد
اطلاع دادن، به آگاهی رساندن، مطلع کردن
-
الج
واژهنامه آزاد
جوی آب اصلی که آب را از تلمبه یا مادی به مزرعه می رساند
-
مکی
واژهنامه آزاد
مِکیْ:(meki) در گویش گنابادی یعنی می کرد ، انجام می داد ، به سرانجام می رساند
-
نستاو
واژهنامه آزاد
نَسٌتاو:نام چوپان جوانمرد رومی که به گشتاسب یاری رساند. جرانمرد را نام نستاو بود دلیر و هشیوار و با تاو بود (فردوسی)
-
جار زدن
واژهنامه آزاد
(زَ دَ) (مص ل .) خبری را با صدای بلند در کوچه و خیابان به اطلاع مردم رساندن .
-
زاخار
واژهنامه آزاد
پسر خوش تیپ - پسری که مطابق مد روز باشد - گاه به معنای پسر عصیانگر نیز به کار می رود ( ریشه شناسی این واژه ما را به نامی می رساند که در کشور روسیه و برخی کشورهای آسیای میانه و اروپای شرقی بر روی پسران می گذارند - Zakhar - که به معنای در یاد خدا می با...