کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راه خرج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
راه چینه
واژهنامه آزاد
راه پله . پلکان . نردبان هم گفته شده . راهی که برای رفتن به بالای ساختمان یا پشت بام میباشد و به صورت پلکن است.
-
راه کنش
واژهنامه آزاد
راه کُنِش: برنامۀ کار، برنامۀ کار گروه یا فرد، برابر با واژۀ انگلیسی تاکتیک در متون مدیریتی و فرماندهی عملیاتی.
-
راه بردن
واژهنامه آزاد
درک کردن - فهمیدن راه نمی برم (را نیم برم)=نمی فهمم
-
راه پرداز
واژهنامه آزاد
این واژه معادل "استراتژیست" و به معنی کسی است که به طرح راهبرد می پردازد. واژه "راهبرد" معادل واژه "استراتژی" است که در اصل واژه ای یونانی «استراتِگیا» (Strategia) به معنای «فرماندهی و رهبری» است. امروزه معنای ساده استراتژی عبارت است از یک طرح عملیات...
-
داده راه
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) کانال (در نرم افزارهای شبکه های اجتماعی)، معادل channel.
-
راه ایثار کردن
واژهنامه آزاد
راه را باز کردن، راه را هموار کردن برای عبور کسی یا چیزی
-
آیین و راه
واژهنامه آزاد
آداب و رسوم.
-
ز گرد راه رسید
واژهنامه آزاد
به معنى تازه از راه رسیدن تا آمدن.......... تا نرسیدن
-
رانمبرم -راه نمی برم
واژهنامه آزاد
من نمی دانم -آدرس را نمی دانم -اطلاعی ندارم
-
جستوجو در متن
-
خرج اتینا کردن
واژهنامه آزاد
پول خرج چیز بیخود کردن.
-
مؤونه
واژهنامه آزاد
خرج - هزینه
-
ماسید
واژهنامه آزاد
ماْسیْدَ:(masida) در گویش گنابادی یعنی خرج کردن ، ولخرجی ، دست باز کردن ، دست و دلبازانه خرج کردن
-
پولتیک سوار کردن
واژهنامه آزاد
فریب دادن، سیاست به خرج دادن.
-
presevere
واژهنامه آزاد
پشتکارداشتن، استقامت به خرج دادن، ثابت قدم ماندن.