کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راه آهن دندانه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
راه چینه
واژهنامه آزاد
راه پله . پلکان . نردبان هم گفته شده . راهی که برای رفتن به بالای ساختمان یا پشت بام میباشد و به صورت پلکن است.
-
راه کنش
واژهنامه آزاد
راه کُنِش: برنامۀ کار، برنامۀ کار گروه یا فرد، برابر با واژۀ انگلیسی تاکتیک در متون مدیریتی و فرماندهی عملیاتی.
-
راه بردن
واژهنامه آزاد
درک کردن - فهمیدن راه نمی برم (را نیم برم)=نمی فهمم
-
داده راه
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) کانال (در نرم افزارهای شبکه های اجتماعی)، معادل channel.
-
راه ایثار کردن
واژهنامه آزاد
راه را باز کردن، راه را هموار کردن برای عبور کسی یا چیزی
-
آیین و راه
واژهنامه آزاد
آداب و رسوم.
-
ز گرد راه رسید
واژهنامه آزاد
به معنى تازه از راه رسیدن تا آمدن.......... تا نرسیدن
-
رانمبرم -راه نمی برم
واژهنامه آزاد
من نمی دانم -آدرس را نمی دانم -اطلاعی ندارم
-
جستوجو در متن
-
بالاست
واژهنامه آزاد
لایه ای است بین ریل و زیربالاست که از مصالح دانه ای سنگ شکسته تشکیل شده، دانه بندی یکنواخت دارد و به طور معمول ابعاد ذرات حدود ٢٠ الی ٦٠ میلیمتر است. جهت زیر سازی ریل راه آهن بکار میرود
-
خراسانک
واژهنامه آزاد
خراسانک یا خراسانلو. [ خ ُ ل ُ ] (اسم خاص). دهی است از شهرستان هشترود (سراسکند) استان آذربایجان شرقی؛ واقع در 16هزارگزی جنوب هشترود (سراسکند) در مسیر راه آهن میانه_ مراغه. این دهکده، کوهستانی و معتدل است و مردم آن ترک زبان اند. محصولاتش:غلات و حبوبات...
-
اودزدک
واژهنامه آزاد
اُوْدُزْدَکْ:(ouwdozdak) در گویش گنابادی جانوری است قهوه ای رنگ با پای دندانه دار و تیز که زمین را سوراخ می کند و به ریشة گیاهان آسیب می رساند، خوراکش کرم ها و حشرات می باشد، بال های کوچکی هم دارد که می تواند کمی پرواز کند و اکثر اوقات در کنار منابع ...
-
ساج
واژهنامه آزاد
معنی کلمۀ ساج در زبان کردی با لهجۀ بیشتر قبایل استان ایلام: تابه ای از جنس آهن به شکل صفحه ای گنبدی شکل با انحنای اندک به شعاع تقریبی سی سانتی متر که بیشتر در عشایر و همچنین در شهر، برای پخت نان معروف ساجی استفاده می شود. از این تابه برای پخت نوعی پن...
-
چان
واژهنامه آزاد
خرمن کوب قدیمی که سه محور اُستوانه ای چوبی داشت. دور هر محور معمولاً پنج تیغۀ آهنیِ دندانه دار مدوّر تعبیه شده بود. این دستگاه به گونه ای ساخته شده بود که دو یا سه نفر می توانستند روی آن بنشینند و حیوان چارپای بارکشی را که آن را می کشید هدایت کنند و ...
-
مزرج
واژهنامه آزاد
بنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن) به معنی بزرگ و با عظمت است و در بسیاری از نوشته های باستانی کاربرد داشته است. اسناد دلال...