کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوغِ کرۀ کشت شده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جوغان جویگان
واژهنامه آزاد
انبار جو به جایی که زیاد جو کشت می شده
-
کمری
واژهنامه آزاد
نا به هنگام، گیاهی که دیر تر از وقت معمولش کشت شود. میگویند کُمُری شده است .
-
زمین مست
واژهنامه آزاد
(اصفهان، روستای زمان آباد از توابع باغ بهادران) آیِش؛ زمین کشاورزی که مدتی در آن کشت نشده و آماده برای کشاورزی است، یعنی خاک آن حاصلخیز و قوی شده است.
-
دیمچه
واژهنامه آزاد
این کلمه از ترکیب " دیم=کم بارن و کم آب"+ پسوند" چه " درست شده .نام منطقه ائی درشمال غربی شوشتر است که مقدار زیادی از زمینهای آن در زیر کشت نیشکر قراردارد. و شهر صالح شهر دراین منطقه واقع می باشد که حدود 25 کیلومتر از شوشتر فاصله دارد.
-
آقکپروک
واژهنامه آزاد
واژه ازبکی است به معنی " پل سفید" آقکپروک:اسم روستای در غرب شهر مزار شریف ولایت بلخ- افغانستان می باشد. براساس یافته های پروفیسور دوپری و دیگر محققین این روستا کهنترین شهر در آسیای جنوبی است ، که برای اولین بار حبوبات در این مکان کشت شده و حیوانات اه...
-
شاهیک
واژهنامه آزاد
نام روستایی از توابع قاین در خراسان جنوبی. در حال حاضر (سال 1395) حدود 130 نفر جمعیت دارد که بیشتر آن ها از روستاهای اطراف آمده اند و از اهالی قدیمی آن حدود 30 نفر باقی مانده است. شغل مردم آن؛ در قدیم، دامداری و کشت زعفران، گندم، جو و چغندر بوده ولی ...
-
چالش
واژهنامه آزاد
چالِش؛ وضعیتی دوگانه که به فردی یا گروهی تحمیل نمایند به طوری که ناگزیر از گزینش یکی از دو انتخاب ناخواسته باشد که در این هنگام می گویند فلانی با چالش مواجه شد، مانند آنکه دو تن از بستگان کسی را ربوده و به او بگویند یکی از این دو را خواهیم کشت و تو ی...
-
سلطان شهر
واژهنامه آزاد
سلطان شهر نام شهری است در شهرستان خرامه از استان فارس. این شهر درسال 1389 مرکز بخش کربال شده است. با توجه به اینکه رودخانۀ کر از کنار سلطان شهر می گذرد، کشت و زراعت اصلی آن برنج بوده است، ولی به دلیل خشکسالی، در سال های اخیر فقط گندم و جو و بعضاً صیف...
-
دیبا
واژهنامه آزاد
دیبا پارچه ای بوده که تا 3 قرن پیش در شهر شوشتر تولید می شده است این پارچه که از بافت خیلی نازکی بر خوردار بوده و گاهی نیز با الیافی از طلا برای دوخت لباس پادشاهان و تزئین خانه کعبه بکار می رفته است . این بافته به اعتقاد احمد اقتداری در کتاب دیار شهر...
-
چاه سرگاهی
واژهنامه آزاد
روستای چاه سرگاهی در استان فارس از توابع شهرستان مهر بخش مرکزی واقع شده است. فاصله روستای چاه سرگاهی تا مرکز شهرستان 11 کیلومتر و تا مرکز استان (شیراز) 320 کیلومتر است. روستای چاه سرگاهی دارای 140 خانوار و 610 نفر جمعیت است و همچنین قطب کشاورزی بخش ...
-
کچالو
واژهنامه آزاد
کچالو. [ کَ چا لو ] (فارسی افغانستان) مانند برخی واژگان دیگر، از هند وارد زبان فارسی دری شده؛ پیشوند «کج» یا «کچه» را به «آلو» اضافه کردند تا از نام «آلو» که نام میوه ایست و پیش از این در فارسی وجود داشته متمایز شود. البته در هند کچالو را پرتغالی ها ...
-
شکر سیاه
واژهنامه آزاد
کشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشکر درکارگاهای سنتی آب نیشکرها که به زبان گیلکی به آن “شکرلوله” گفته میشود با استفاده از دست...
-
نیوزلند
واژهنامه آزاد
نیوزلَند (New Zealand) کشوری در جنوب غربی اقیانوس آرام است، از دو جزیرۀ بزرگ و تعداد زیادی جزیرۀ کوچک تشکیل شده و مناطق خودمختار نیو، جزایر کوک، توکلائو و راس را هم در بر می گیرد. زلاندنو فاصلۀ زیادی با دیگر خشکی های کرۀ زمین دارد، به طوری که استرالی...
-
گیریه
واژهنامه آزاد
(تالشی) گیریه (giryia) ییلاق؛ از دو بخش (گی+ ریه) تشکیل شده است. قسمت اول آن، واژۀ «گی» همان «گا» در تالشی است که در پارسی باستان، با تلفظ «گئو» به معنی گاو بوده است، اما در تاتی اصطلاحاً به کلیۀ حیوانات اهلی یک روستا و حوالی آن، شامل گاو و گوسفند و ...
-
شورستان
واژهنامه آزاد
روستای شورستان در ۱۲ کیلومتری شهر معلم کلایه و در ۹۵ کیلومتری شهر قزوین قرار دارد. این روستای کوهپایه ای در دامنه شمالى کوه البرز قرار گرفته و همجوار روستاهاى باغکلایه، شهرک، جوتان، یرک، ترکان، آفتابدر، جولادک و دزدکسر است و در شمال آن رودخانه شاهرود...