کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوز
واژهنامه آزاد
دُوز یعنی دردسر ، گرفتاری ، درگیری
-
دوز
واژهنامه آزاد
(پهلوی؛ دارو) چنده.
-
جستوجو در متن
-
گنوژ
واژهنامه آزاد
(لکی؛ نورآباد لرستان) گُنوژ؛ جوال دوز.
-
باراندوزچای
واژهنامه آزاد
واژه باراندوزچای از سه سه بخش باران+دوز+چای است. باران در ترکی قدیم به معنای چهار پا (قوچ)که دخیل در زبان روسی نیز است+ دوز در ترکی به معنای دشت + چای در ترکی به معنای رودخانه است.