کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دور کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دور افتاده
واژهنامه آزاد
مهجور
-
شرق دور
واژهنامه آزاد
کشورهای شرق آسیا مانند چین کره و زاپن
-
دور نشان
واژهنامه آزاد
تِلویزیون
-
دور برد
واژهنامه آزاد
کنترل تلویزیون
-
جستوجو در متن
-
بایکوت
واژهنامه آزاد
تحریم کردن یک معامله تجاری، طرد کردن، از دور خارج کردن
-
ابر
واژهنامه آزاد
اّبِّر(ab-ber) به معنی پرت کردن چیزی است برای اینکه دیگر قادر به پیدا کردن آن نباشیم . گم کردن با عمل پرت کردن شی به جای دور. به پشت ابر ها انداختن .
-
تورنیدن
واژهنامه آزاد
[تُ دَ ] (مص) تاراندن، دور کردن، پراکندن
-
تارند
واژهنامه آزاد
(گنابادی) تاْرُنْدَ؛ فراری دادن، دور ساختن، پخش و متفرق کردن دشمن.
-
خایر
واژهنامه آزاد
دور زدن پشت به باد و عوض کردن جای بادبان از راست به چپ یا بر عکس.(اصطلاح دریانوردی)
-
سهیستن یا سهیدن
واژهنامه آزاد
یعنی دیدن .به لری در اندیمشک هنوز سیه کردن یعنی نگاه کردن گویا با to see همریشه است در پهلوی یافت می شده گویا سرو سهی یعنی سروی که دیده می شود از دور .
-
پرستش
واژهنامه آزاد
از پیشوند "پر" به معنای پیرا و دور و پسوند"استادن"است.که روی هم دور و اطراف چیزی ایستادن میباشد. معنای دوم، پرستش به معنای نگه داشتن و مراقبت کردن است و مصدر است. کلمه پرستار به معنای مراقب است که این دو واژه یک ریشه دارند. مثلا آتش پرست در زردشتیان ...
-
پهپاد
واژهنامه آزاد
(پَ) این واژه مخفف (پرنده هدایت پذیر از دور ) میباشد و در اصطلاح به هواپیماهای بی سرنشین نظامی و یا هم تحقیقاتی گفته می شود که به منظور منهدم کردن هدفهای نظامی و یا جمع آوری اطلاعات از نقاط بخصوص استفاده می شود
-
برسیان
واژهنامه آزاد
واژه ای اوستایی است - شامل بَرَ + سئِنَه، به معنای آغوشی برای باز ، یا همان پرنده معروف شکاری ، یا سیمرغ هم معنا می دهد . به معنای آغوشی برای پرواز کردن نیز هست . برسیان ، در گذشته های دور نام محلی بوده در حاشیة دجله و فرات و کوفة امروز،که روزگاری مش...
-
برسیان
واژهنامه آزاد
یک واژه اوستایی است - شامل بَرَ + سئِنَه ، به معنای آغوشی برای باز ، یا همان پرنده معروف شکاری ، یا سیمرغ هم معنا می دهد . به معنای آغوشی برای پرواز کردن نیز هست . برسیان ، در گذشته های دور نام محلی بوده در حاشیة دجله و فرات و کوفة امروز،که روزگاری م...