کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دور شو کور شو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دور دور
واژهنامه آزاد
رانندگی کردن بیهوده در خیابان به خصوص در یک محدودۀ خاص. رانندگی در خیابان برای یافتن دوست دختر و یا دوست پسر. رانندگی در خیابان برای یافتن زن خیابانی و یا مرد مناسب برای تعشق.( سگ چرخ).
-
دور افتاده
واژهنامه آزاد
مهجور
-
شرق دور
واژهنامه آزاد
کشورهای شرق آسیا مانند چین کره و زاپن
-
دور نشان
واژهنامه آزاد
تِلویزیون
-
دور برد
واژهنامه آزاد
کنترل تلویزیون
-
جستوجو در متن
-
شو
واژهنامه آزاد
شب
-
شو
واژهنامه آزاد
شب
-
شو
واژهنامه آزاد
(لری، ممسنی) [shab] شب.
-
گورسن
واژهنامه آزاد
دیده شو-مشهور شو
-
پو شو
واژهنامه آزاد
بلند شو، برخیز
-
وخی
واژهنامه آزاد
برخیز، بلند شو، پا شو
-
انه شو
واژهنامه آزاد
اَ نَه شو=وسیله تور بافی دستی
-
شو أ ز
واژهنامه آزاد
شو و أز:(SHo vaz)_ معنی:دنبال کردن _شووازت بید= دنبالت بود
-
دلا شو
واژهنامه آزاد
دُلاْ شُوْ:(dola shouw) در گویش گنابادی یعنی خم شو ، تعظیم کن ، احترام بگذار