کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دود و دَم ه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
break
واژهنامه آزاد
دم آسودگی (دَم آسودِگی). به چَمِ (معنیِ) دمی کار را کنار گذاشتن و آسودن.
-
کت دیدمه
واژهنامه آزاد
(کُ تِ د ی دُ مَ ه) سوراخی در وسط سقف خانه ها که به منظور خروج دود و ورود نور و هوا ساخته می شود.
-
تحقیق زمینه یابی
واژهنامه آزاد
ِای و ا رِ ه
-
جهنز
واژهنامه آزاد
به فتح ج و ه سکون ن و ز به معنی جهیدن و پریدن
-
هرسم
واژهنامه آزاد
به کسر «ه» و فتح «ر»:چوبهایی که با آن سقف خانه را می پوشاندند.
-
هوش
واژهنامه آزاد
ه با ضمه ملین و نرم:اسم صوت برای نگه داشتن خر از حرکت .
-
کژتابه
واژهنامه آزاد
(ک َژتاب ِه) شکل کج و معوج از چیزی؛ کج تابیده شده. تعبیر و تفسیری نادرست و ناراست از مفهومی.
-
هته
واژهنامه آزاد
هُتّه به ضم "ه" و کسر "ت" و سکون "ه" آخر، به معنای خوابیده است برای سوم شخص مفرد این واژه از مصدر هتن به معنای خوابیدن است و "هته دزد" که مرحوم دهخدا از آن یاد کرده است می تواند به معنای "دزد خفته" باشد.
-
هنگ چینه
واژهنامه آزاد
ه بافتحه+ن ساکن+گ با فتحه +چ با کسره +ی با ساکن+ن با فتحه +ه نام پرنده ای که زنبور خوار است به رنگ سبز و دور گردنش سیاه و زرد رنگ است و منقاری نسبتاً دراز
-
هته
واژهنامه آزاد
هُتّه به ضم "ه" و کسر "ت" و سکون "ه" آخر، به معنای خوابیده است برای سوم شخص مفرد. این واژه از مصدر هتن بمعنای خوابیدن است و شاید در واقع همان "خفتن" فارسی مصطلح باشد. "هته دزد" که مرحوم دهخدا از آن یاد کرده است میتواند بمعنی "دزد خفته" باشد.
-
همرفت
واژهنامه آزاد
(ه فتحه، ر ضمه) حرکت دوار هوا که بر اثر جابجایی هوای گرم و سرد ایجاد می شود.
-
بهل
واژهنامه آزاد
ب ِه ِل:بگذار _رها کن بهل کاین اسمان پاک چراگاه کسانی چون مسیح و دیگران باشد ......... زنده یاد مهدی اخوان ثالث
-
برفسره
واژهنامه آزاد
واژۀ ساخته شده از برف و سر و ه؛ اسکی روی برف. || به همین سیاق می توان چمنسره، آبسره و یخسره را برای اسکی روی چمن، روی آب، و روی یخ (پاتیناژ) به کار برد.
-
حر ه
واژهنامه آزاد
حره یا آش کارده نوعی آش محلی بهبهانی است که ترش مزه بوده و رنگ سبز روشن دارد و بسیارمقوی بوده و فقط سبزیجات دارد و خوردن آن در زمستان بسیار دل چسب است.
-
مه یاس
واژهنامه آزاد
[ م َه ْ یاس ] (ا) 1- ماهی که چون گل یاس است. 2- یاسی که چون ماه است. 3- (به مجاز) زیباروی و با طراوت.