کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ده ولش
واژهنامه آزاد
بس کن
-
سود ده
واژهنامه آزاد
(بازرگانی) به معامله یا سرمایه گذاری یا فعالیت تجاری گفنه می شود که سود دارد، و این سود معمولاً درآمد مازاد بر هزینه ها یا قیمت نهایی یک کالا در مقایسه با ارزش اولیه همان کالاست. معادل profitable در انگلیسی.
-
ده مرده گوی
واژهنامه آزاد
کسی که به اندازه ده تَن سخن بگوید
-
آرام ده (فا)
واژهنامه آزاد
تسکین دهنده،مسکن،آرام بخش
-
واژههای همآوا
-
دهکرد
واژهنامه آزاد
نام قدیم شهرکرد مرکز استان چهارمحال وبختیاری
-
جستوجو در متن
-
بنیان نهاد
واژهنامه آزاد
تاسیس کرد، بنا کرد، به پا کرد، پایه گزاری کرد.
-
مویه کرد
واژهنامه آزاد
گریه/ناله کرد
-
کافح
واژهنامه آزاد
مبارزه کرد ، پیکار کرد
-
رمید
واژهنامه آزاد
رم کرد، فرار کرد.
-
کاردو
واژهنامه آزاد
در آشوری یعنی پهلوان وشجاع. ریشه اصلی واژه کرد واقوام کرد آریایی ساکن فعلی زاگرس
-
بخارد
واژهنامه آزاد
(گنابادی) بِخاْردَ؛ خوردن، صرف کردن ، میل کردن ، تناول کردن ، برخورد کرد ، تصادم کرد
-
بگریست
واژهنامه آزاد
گریه کرد
-
رقم کرد
واژهنامه آزاد
نِوِشت