کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده نوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ده ولش
واژهنامه آزاد
بس کن
-
سود ده
واژهنامه آزاد
(بازرگانی) به معامله یا سرمایه گذاری یا فعالیت تجاری گفنه می شود که سود دارد، و این سود معمولاً درآمد مازاد بر هزینه ها یا قیمت نهایی یک کالا در مقایسه با ارزش اولیه همان کالاست. معادل profitable در انگلیسی.
-
ده مرده گوی
واژهنامه آزاد
کسی که به اندازه ده تَن سخن بگوید
-
آرام ده (فا)
واژهنامه آزاد
تسکین دهنده،مسکن،آرام بخش
-
جستوجو در متن
-
چنگ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) چُنگ؛ نوک پرندگان، منقار. || نوک و قلۀ کوه.
-
ماژیک
واژهنامه آزاد
نوک نمدی.
-
نوقاب
واژهنامه آزاد
نوک آب، محل دریافت آب
-
ناتکل
واژهنامه آزاد
(گرگانی، عامیانه) نوک زدن.
-
باش
واژهنامه آزاد
سر . رو .نوک .
-
عکازه
واژهنامه آزاد
عصایی که بر نوک آن فلز تیزی نصب کنند.
-
نولک
واژهنامه آزاد
به نوک و منقار پرنده نول می گویند .
-
نولک
واژهنامه آزاد
نولک از نول به معنای نوک است و برای nipple مناسب است
-
بسمار
واژهنامه آزاد
تلفظ:بِسمار (besmar) معنی:میخ آهنی _ دارای نوک تیز که بر دیوار یا... کوبند.
-
نولول
واژهنامه آزاد
از نول به معنای منقار است ولی نولول نوک پستان می باشد .